دنیای زیبای من و شما
دانلود نرم افزار فیلم عکس موزیک ومطالب خواندنی
 
 
سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 23:26 ::  نويسنده : hosin

فرزند عزيزم:


آن زمان که مرا پير و از کار افتاده يافتي،
اگر هنگام غذا خوردن لباسهايم را کثيف کردم ويا نتوانستم لباسهايم را بپوشم
اگر صحبت هايم تکراري و خسته کننده است
صبور باش و درکم کن
يادت بياور وقتي کوچک بودي مجبور ميشدم روزي چند بار لباسهايت را عوض کنم
براي سرگرمي يا خواباندنت مجبور ميشدم بارها و بارها داستاني را برايت تعريف کنم...
وقتي نميخواهم به حمام بروم مرا سرزنش و شرمنده نکن

وقتي بي خبر از پيشرفتها و دنياي امروز سوالاتي ميکنم،با تمسخر به من ننگر
وقتي براي اداي کلمات يا مطلبي حافظه ام ياري نميکند،فرصت بده و عصباني نشو
وقتي پاهايم توان راه رفتن ندارند،دستانت را به من بده...همانگونه که تو اولين قدمهايت را کنار من برميداشتي....

زماني که ميگويم ديگر نميخواهم زنده بمانم و ميخواهم بميرم،عصباني نشو..روزي خود ميفهمي
از اينکه در کنارت و مزاحم تو هستم،خسته و عصباني نشو
ياريم کن همانگونه که من ياريت کردم
کمک کن تا با نيرو و شکيبايي تو اين راه را به پايان برسانم

فرزند دلبندم،دوستت دارم



یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, :: 1:25 ::  نويسنده : hosin

یک راز حقیقی ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

ارزش خوندن این متن به دقایق وقتی هست که شما صرف می کنید
پس سعی کنید این دقایق رو از دست ندید دوستان من

...
..
.

همه ما خودمان را چنین متقاعد می كنیم كه زندگی بهتری خواهیم داشت اگر:
شغلمان را تغییر دهیم
مهاجرت كنیم
با افراد تازه ای آشنا شویم
ازدواج كنیم

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

فكر میكنیم،‌ زندگی بهتر خواهد شد اگر:
ترفیع بگیریم
اقامت بگیریم
با افراد بیشتری آشنا شویم
بچه دار شویم

و خسته می شویم وقتی:
می بینیم رئیسمان ما را درک نمی کند
زبان مشترك نداریم
همدیگر را نمی فهمیم
می‌بینیم كودكانمان به توجه مداوم نیازمندند
بهتر است صبر كنیم ...



ادامه مطلب ...


یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, :: 1:16 ::  نويسنده : hosin

چند درس مهم برای زندگی

درس و مدرسه، موضوعات از پیش انتخاب شده و مشخصی هستند که بر پایه رشد عقلانی و روانی هر گروه سنی و با دقت خاصی برگزیده شده اند، اما درس های زندگی در طول زندگی اتفاق می افتند و به دنبال تجربه های تلخ و شیرین حاصل می گردند، بنابراین سلسله مراتب ندارند و با اولویت خاصی آموخته نمی شوند. درس های زندگی حاصل برآیند تجربه های ما و اطرافیان مان است، مسلما پایانی ندارد و در هر سنی قابل یادگیری و تکرار است.




در اینجا چند درس مهم اشاره شده است، شما می توانید درس هایی به آن بیفزایید:

● از کاه کوه نسازید

بسیاری مواقع درگیر مسایلی می شویم که به خودی خود چندان اهمیتی ندارد، ولی به خاطر نگاه قضاوت گر و بدبین ما مساله، پیچیده می شود و سختی هایی را برای زمان حال و آینده ایجاد می کند.

● زندگی می تواند غیرقابل پیش بینی باشد

آیا تاکنون این ضرب المثل را شنیده اید: «آمد به سرم از آنچه می ترسیدم» گاهی اوقات در طول زندگی خود درگیر مسایلی می شویم که هرگز انتظارشان را نداشته ایم و شاید دیگران را به خاطر آن موضوع مورد شماتت و انتقاد قرار داده باشیم. همیشه، همه چیز آن طور که در تصور ماست پیش نمی رود، پس منتظر غیرمنتظره ها باشیم. این نگاه به ما کمک می کند هنگام مواجهه با مسائل خاص دچار شوک و بهت نشویم و نیز شرایط دیگران را بیشتر درک کنیم.

● یکی از نامطلوب ترین کلمات در هر زبانی، کلمه «من» است

داشتن اعتماد به نفس و رضایت از خویشتن بسیار مطلوب است، اما دائما از خود گفتن، از موفقیت های خود صحبت کردن و از خود متشکر بودن، بیشتر مشخصات یک فرد ازخودراضی است تا یک فرد با اعتماد به نفس.

● روابط انسانی از هر چیزی مهم تر است

داشتن روابط سالم انسانی در زندگی هر فرد از مهم ترین امتیازات محسوب می شود. اگر فردی برای رسیدن به موفقیت و امکانات اقتصادی و موقعیتی روابط انسانی خود را فدا کند، در حقیقت این موفقیت یک موفقیت حقیقی نیست. بدون عشق و حمایت خانواده و دوستان زندگی حتی در شرایط مالی ایده آل، سرد و بی روح است. پیش از حرکت در جاده موفقیت اولویت هایمان را مشخص سازیم تا روابط را فدای موقعیت نکنیم.

● هیچ کس نمی تواند موجب شادی شما شود

شاد بودن و آرامش خیال مسوولیت خود شما است نه هیچکس دیگر. هرکدام از ما بایستی بتوانیم با شناخت بهتر خویشتن، نقطه رضایت و تعادل را در خودمان پیدا کنیم. ارتباطات ما کیفیت زندگی ما را ارتقاء می بخشد و آن را غنی تر می سازد اما مستقیما موجب خوشحالی ما نمی شوند بلکه خودمان سبب ساز شادی خود هستیم.

● مراقب کلمات و رفتار خود باشید

طرز تفکر، کلمات مورد استفاده و رفتار ما شخصیت ما را می آفریند. همواره فردی باشیم که به خاطر آنچه هستیم از خودمان رضایت داشته باشیم و خانواده و آشنایانمان در کنار ما احساس افتخار کنند.

● خودتان، دوستانتان و حتی دشمنانتان را ببخشید

همه ما انسانیم، بنابراین گاهی بیراهه می رویم یا اشتباه می کنیم. چنانچه این اشتباه تکرار نشد و احساس پشیمانی به همراه داشت قابل بخشیدن است. درگیر شدن دائم با خطاهای خودمان و دیگران زندگی را بسیار سخت می سازد.

● خنده بر هر دردی دواست

هر روز خود را به شکلی برنامه ریزی کنید که برای شادبودن و پرداختن به طنز جایی وجود داشته باشد.

● نیروی پشتکار را جدی بگیرید

هیچ وقت تسلیم نشوید، همیشه هدف ها و رویاهایتان را زنده نگه دارید. حفظ انگیزه و استمرار در انجام کارها یکی از شروط موفقیت است. پشتکار در نهایت شما را به همه چیز می رساند.

● استفاده طولانی از تلویزیون، کامپیوتر و فضاهای مجازی موجب فرسودگی و آسیب روانی می شود

بخش قابل توجهی از زندگی انسان امروز صرف تماشای تلویزیون و ارتباط با اینترنت می شود. این سبک زندگی اگرچه دستاوردهای مثبتی نیز دارد ولی درصورت استفاده نامناسب مضرات خاص خود را دارد. متاسفانه این روزها، مطالعه کتاب، استفاده از منابع مطالعاتی صحیح و ورزش کردن کمی رنگ باخته است. بیایید دوباره اولویت هایمان را تعریف کنیم.



ادامه مطلب ...


یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, :: 1:0 ::  نويسنده : hosin

چنـد عادت بد موقـع استفـاده از تـلفن همـراه

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


ما تلفن همراهمان را دوست داریم، مخصوصاً اگر از نوع اسمارت فون های همه فن حریفی باشد که کارهای عجیب و غریب زیادی انجام می دهند. اما بعضی وقت ها در موقع استفاده از موبایل یک سری کارهای اشتباه از ما سر می زند که موجب بروز مشکلاتی خواهند شد. یک سری از این کارها و عادات بد را در زیر مورد بررسی قرار می دهیم:

1. قرار دادن تلفن همراه در شارژ در تمام طول شب:
این را می توان تنبلی یا راحت طلبی نامید. این عادت در بلند مدت باعث بروز مشکل در تلفن همراه خواهد شد.

2. خاموش نکردن صدای موبایل در مواقع خاص:
در شرایطی که سکوت باید حکمفرما باشد، تلفن خود را سایلنت (خاموش کردن صدا) نمی کنید؟ این کار درستی نیست. صدای زنگ تلفن همراه شما در جاهایی همانند کتابخانه، سینما و بیمارستان موجب برهم زدن آرامش و سکوت خواهد شد.

3. بلند بلند صحبت کردن با موبایل:
من شخصاً علاقه ای ندارم بدانم که شما دیشب چه غذایی میل کرده اید یا امروز قرار است کجا بروید! پس لطفاً با تلفنتان آرام صحبت کنید و این توضیحات جذاب را برای مخاطب پشت تلفن با صدای آرام توضیح دهید.

4. ادامه دادن مکالمه تلفنی با اسپیکر:
شما به اندازه کافی صدای بلندی دارید، خوب چرا تلفنتان را در حالت اسپیکر قرار می دهید؟ دوست دارید که دیگران هم صحبت های شما و هم صحبت های طرف مقابلتان را بشنود؟!

5. ارسال اس ام اس های یک کلمه ای:
درست است که اس ام اس باید کوتاه باشد ولی نه اینکه یک کلمه ای باشد. این پیام های یک کلمه ای ممکن است تعابیر بدی برای مخاطبتان داشته باشد، مثل این که شاید طرف فکر کند شما برایش ارزش قائل نیستید که اینگونه جواب می دهید. همچنین هزینه های شما را هم افزایش می دهد.

6. صحبت کردن با موبایل در جاهای نامناسب:
تصور کنید که در یک پنج شنبه شب با همسرتان بیرون رفته اید و می خواهید در مورد مشکلی که بین شما و همسرتان پیش آمده صحبت کنید. یک دفعه موبایلتان به صدا در می آید و شما شروع به صحبت می کنید. اصلاً همسرتان و صحبت با او را فراموش می کنید. به این ترتیب فکر نمی کنید که بعدآ مشکلاتتان بیشتر خواهد شد؟!

7. اس ام اس دادن در مواقعی که با کسی صحبت می کنید:
در حال صحبت با یکی از دوستانتان در مورد یک مسئله مهم هستید که برای شما یک اس ام اس می آید و شما شروع به پاسخ دادن به آن می کنید. اگر دوستتان با شما این کار را می کرد، ناراحت نمی شدید؟

8. رانندگی با گوشی موبایل:
آیا شما از آن دسته افرادی هستید که پشت فرمان اتومبیل اس ام اس می دهند و از گوشی تلفنشان استفاده می کنند؟ شاید بد نیست به این مهم هم توجه داشته باشید که اینکار ممکن است باعث تصادفات سنگین و غیر قابل جبرانی شود.



یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, :: 1:51 ::  نويسنده : hosin

آشنایی با کلاهبرداری های شایع در اینترنت


آیا تا به حال با واژه تقلب سایبری برخورد کرده اید؟ آیا با کلاهبرداری فیشینگ و اسکیمینگ آشنایی دارید؟ چگونه از آسیب های اقتصادی سایبری در امان باشیم؟ چه ارتباطی میان کلاهبرداری سایبری و سیاست وجود دارد؟ برای دستیابی به پاسخ این سؤالات با مطالب مندرج در این ایمیل همراه شوید ...

در کنار گسترش روز افزون کاربران اینترنت و همچنین تسهیل شدن امور عادی بشر بواسطه استفاده از اینترنت، همواره مجرمین با سوء استفاده از اعتماد عمومی مردم و با تطبیق خود با ویژگی های محیط و ابزار روز، در جهت اقدامات و اهداف مجرمانه حرکت می کنند.

در کنار سوء استفاده ها و جرایم سایبری در حوزه اجتماعی و سیاسی، جرایم سایبری در حوزه اقتصادی پیشرفت های قابلا توجهی به خود دیده است که بنابر آمار رسمی کشورهای غربی به خصوص آمریکا، جرایم سایبری در حوزه اقتصاد از رتبه بالایی برخوردار است. از سوی دیگر، با توجه به رشد این آمار، پنتاگون در کنار دفاع سایبری در حوزه سیاسی و نظامی، استراتژی مقابله با کلاهبرداری آنلاین را نیز از اولویت های خود اعلام می کند.

با توجه به اهمیت موضوع، هشدارهای نهادهای مسئول به خصوص پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات (پلیس فتا) درباره انواع جرایم سایبری، ما با معرفی چند نوع از جرایم سایبری و یا کلاهبرداری آنلاین درصدد اطلاع رسانی و بررسی مشکلات اجتماعی ناشی از این جرایم، در سطح جامعه هستیم.

- آشنایی با کلاهبرداری شایع در اینترنت به نام (Phishing)

فیشینگ روشی است که تبهکاران، اطلاعاتی نظیر کلمه کاربری، رمز عبور، شماره 16 رقمی عابر بانک، رمز دوم و CVV2 را از طریق ابزارهای الکترونیکی ارتباطات به سرقت می برند. شبکه های اجتماعی، سایت های حراجی و درگاه های پرداخت آنلاین نمونه ای از ابزار های الکترونیکی ارتباطات می باشند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 1:41 ::  نويسنده : hosin

جدیـدتریـن مـدل های لبـاس عـروس

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



ادامه مطلب ...


دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 1:39 ::  نويسنده : hosin

7 جمله ممنـوعه در زنـدگی زناشـویی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


در زندگی مشترک، به تدریج لحظاتی پیش می آیند که فرار از آنها اجتناب ناپذیر است. جر و بحث، مشاجره و حتی دعوا برای همه زوج ها پیش می آید. اما فرا گرفتن مهارتی که اجازه ندهید چنین روندی تبدیل به روال عادی زندگی مشترک شما شود بسیار مهم و ضروری است. گذشته از همه چیز بخاطر داشته باشید که مهمترین آرزوی همسر شما خوشحالی شماست، اما فقط یک کمی کمک نیاز دارد.

بکار بردن برخی جملات بطور دائم نه تنها کمکی به بهبود وضعیت زندگی شما نمی کند، بلکه آن را بر لبه مشاجرات دائمی و بیهوده قرار می دهد. این 7 جمله زیر یا مشتقات آن در همان دسته قرار می گیرند. پس سعی کنید با تمرین، از گفتن آنها در جاهایی که ضرورتی ندارد خودداری کنید.

1. تو هم عین باباتی/ شماها خانوادگی اینطور هستید

وقتی چنین جمله ای را بکار می برید به همسرتان مستقیما این پیغام را می دهید که قصد تحقیر او را دارید. بدیهی است که بکار بردن جملاتی از این دست به نقاط ضعفی که در خانواده همسرتان مشاهده کرده اید اشاره می کند. اگر موردی می بینید که می توانید آن را به بقیه افراد فامیل همسرتان هم تعمیم دهید کمی فکر کنید و سعی کنید شکایت تان را بصورت مستقیم تری بیان کنید.

اگر همسرتان نامرتب است یا مناسبت های مهم زندگی تان را فراموش میکند این مورد را با خود او حل کنید و از کشاندن پای پدر و برادر و بقیه افراد خانواده اش به جریان اجتناب کنید.


2. کی می خوای یه فکری یه حال کارت بکنی؟/ کی می خوای کارتو عوض کنی؟

اگر همسر شما در حال حاضر مشغول بکار است قبل از بیان این دست سوالات از خودتان بپرسید دقیقا از کدام وجه کار همسرتان گله دارید؟ آیا درآمد وی کفاف زندگی را نمی دهد یا زمان کافی برای گذراندن با شما و بچه ها ندارد یا این شغل در سطح اجتماعی شما نیست یا ...؟



ادامه مطلب ...


یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 1:48 ::  نويسنده : hosin

نقـاشی های رومـانتـیـک و شگفـت انگیـز اثـر ژوزفیـن

ژوزفین وال (Josephine Wall) متولد 1947 انگلستان، از هنرمندان پرشور نقاشی های رومانتیک است. ژوزفین از دوران کودکی علاقه وافری به نور و رنگ و داستان های بصری داشت. او هنگامیکه تنها چهار ساله بود سعی داشت زیبایی های دنیای خیالی اش را با رنگ و روغن ترسیم کند. به همین دلیل موجب شد تا طیف گسترده ای از طرفداران این سبک نقاشی را بخود جذب کند. نقاشی های او عمدتا فانتزی، تحت تاثیر و الهام گرفته از استعدادهای عرفانی و ایده های تخیلی است بطوریکه ژوزفین را در شمار هنرمندان مشهور اروپایی و غربی قرار داده است.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

به جذابترین گروه
اینترنتی یاهو ملحق شوید

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:15 ::  نويسنده : hosin

مهریه عروس‌, مهریه عروس‌های قدیمی

هیچ‌كس فكر نمی‌كرد پس از ثبت مهریه در قانون حمورابی در حدود 3700 سال پیش، پسر رعنایی سراز پانشناخته 24 كیلو شمش طلا و 1364 سكه طلای بهار آزادی مهر معشوق خود كند به امید روزهای طلایی. قانون حمورابی برای نخستین بار، مهریه را به صورت رسمی همراه با ضمانت اجرایی ثبت كرد.

 

مهريه عروس‌های قدیمی چه بود؟

 

البته از میزان و نوع مهریه در دیگر دوره‌های تاریخی همچون عصر كشاورزی، آهن و آتش و...، اطلاعی در دست نیست! آیا داس و محصول زراعی را مهر زنان خود می‌كردند و آیا مهریه شدن دایناسورها دلیلی بر انقراض آنها بوده است! پاسخش بماند تا كشف داده‌های جدید... اما مهر یا همان مهریه به مالی گفته می‌شود كه هنگام عقد نكاح، مرد باید آن را به همسرش بپردازد. مهر لازمه نكاح است و دارای الزام قانونی سخت و سفت است. میزانش به صورت توافقی است گاه جنگ سختی در می‌گیرد در این میان و عقد ناخوانده را باطل می‌كند.

 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:12 ::  نويسنده : hosin

روز پدر,شعر روز پدر,شعر کودکانه برای روز پدر

شعر کودکانه برای روز پدر

پدر خوب من


ای فدای روی همچون ماه تو
گشته ام من واله و شیدای تو

تکیه گاه من تویی هان ای پدر
ای پدر کی میشوم همتای تو؟

گر تو می بینی که شعری گفته ام
دوست دارم پا گذارم جای تو

گرچه می نتوان که جا پایت گذاشت
لیک رسوا می شود بدخواه تو

آب دریا را اگر نتوان کشید
میتوان نوشید از دریای تو

ای پدر با من بگو درد دلت
تا که من مرهم نهم غمهای تو

ای پدر پشت و پناه من تویی
پشت من گرم است از گرمای تو

ای پدر خونی که در پود من است
قطره قطره میکنم اهدای تو

روشنی بخش چراغ خانه ای
میستایم روح استغنای تو

کودکانت چون نهالی رسته اند
هست مادر مامن و ماوای تو

ای پدر روزت مبارک ای پدر
من چه دارم تا بریزم پای تو؟
 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:9 ::  نويسنده : hosin

آیا آلفرد نوبل را می شناسید؟(زندگینامه)
 

 

نوبل,زندگینامه نوبل

 

آلفرد در ٢١ اکتبر سال ١٨٣٣ در کشور سوئد به دنیا آمد. او توانست در سن پطرزبورگ تحصیل کند. وی بسیار با استعداد بود. پدرش امانوئل نوبل از جمله مخترعانی بود که توانست یک مین زیردریایی بسازد. به همین دلیل به درخواست دولت روسیه که مین‌ها را خریداری کرده بود، به سن پطرزبورگ نقل مکان کرد. آلفرد نوبل در سال ١٨٥٠ به آمریکا رفت و در آنجا نزد اریکسن مشغول به تحصیل شد. وی در مدت اقامتش در آمریکا دائم به این مسئله فکر می‌کرد که آیا می‌شود با اختراع یک ماده منفجر کننده می‌توان از زحمت و رنج هزاران کارگر کاست یا نه. این موضوع همیشه فکر او را به خود مشغول می‌کرد. این شیمیدان بزرگ و ارزشمند سوئدی که در نهایت در سال ١٨٦٦ توانست دینامیت را کشف کند، نتواست به مردم بگوید که نباید از این ماده برای کشتن و مقاصد جنگی استفاده کرد.

 

با این اختراع نوبل در زمان بسیار کمی و اندکی، میله‌های دینامیت جای ترکیبات بسیار خطرناک نیتروگلسیرین را گرفت. او اختراع خود را به ثبت رسانید و البته با فروش آنها نوانست ثروت بزرگ و هنگفتی بدست بیاورد. دینامیت سیما و چهره غرب را دگرگون کرد. از این ماده منفجره هم در موارد صلح‌جویانه و هم در ضمینه ویران و تخریب تمدن بشری میشد استفاده نمود. به خاطر کاربرد ناصحیح و غلط این ماده توسط بعضی کشورها او در بین مردم به عنوان یک مخترع بدشگون و بدخیم شناخته میشد.



ادامه مطلب ...


دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:8 ::  نويسنده : hosin

هفت نکته دم کردن قهوه
 

 

نکات دم کردن قهوه ترک , درست کردن قهوه

 

1. جوشیدن باعث تلخی می شود؛ پس، هرگز قهوه را نجوشانید.

 

2. قهوه را دوباره گرم نکنید. هر بار، آن را تازه درست و سرو کنید.

 

3. از آب تازه و سرد استفاده کنید.

 

4. از تفاله های قهوه دوباره استفاده نکنید. آنچه باقی مانده، اجزای تلخ و نامطبوع قهوه است.

 

5. از "سا"یی مناسب قهوه سازتان استفاده کنید. اگر سای قهوه خیلی ریز باشد، باعث استخراج بیش از حد عناصر قهوه و تلخی شده، مجاری قهوه ساز را به مرور مسدود می کند. اگر سای قهوه خیلی درشت باشد، باعث آبکی و رقیق شدن قهوه می گردد.

 

6.برای بهترین نتایج توصیه می کنیم که به ازای هر 180 میلی لیتر آب از 10 گرم قهوۀ آسیاب شده استفاده کنید.

 

7. قهوه را تنها برای مدت 20 دقیقه می توان، بر روی اجاق گاز یا اجاق برقی، گرم نگه داشت و، پس از آن، عطر و طعم قهوه رو به افول و نامطبوع شدن می گذارد.

 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:15 ::  نويسنده : hosin

متن زیرتقریبا سرگذشت اکثر کسانیست که قدر عزیزترین چیز زندگیشون را نمیدونند و شاید سرگذشت تک تک ماهاست:


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


وقتی که تو 1 ساله بودی، اون (مادر) بهت غذا میداد و تو رو می شست و به اصطلاح تر و خشک می کرد تو هم با گریه کردن و اذیت کردن در تمام شب از اون تشکر می کردی

وقتی که تو 2 ساله بودی، اون، بهت یاد داد تا چه جوری راه بری تو هم این طوری ازش تشکر می کردی که، وقتی صدات می زد، محل نمیگذاشتی و فرار می کردی

وقتی که 3 ساله بودی، اون، با عشق تمام غذایت را آماده می کرد تو هم با ریختن ظرف غذا، کف اتاق، ازش تشکر می کردی

وقتی 4 ساله بودی، اون برات مداد رنگی خرید تو هم، با رنگ کردن میز و دیوار ازش تشکر می کردی تا نشون بدی چقدر هنرمندی !

وقتی که 5 ساله بودی، اون لباس شیک به تنت کرد تا به تعطیلات بری تو هم، با انداختن خودت تو گِل، ازش تشکر کردی

وقتی که 6 ساله بودی، اون، تو رو تا مدرسه ات همراهی می کرد تو هم، با فریاد زدنِ : من نمی خوام برم!، ازش تشکر کردی

وقتی که 7 ساله بودی، اون، برات وسائل بازی خرید تو هم، با پرت کردن توپ به پنجره همسایه کناری، ازش تشکر کردی

وقتی که 8 ساله بودی، اون، برات بستنی میخرید تو هم، با چکوندن (بستنی) به تمام لباست، ازش تشکر میکردی

وقتی که 9 ساله بودی، اون، هزینه کلاس های اضافی تو رو پرداخت تو هم، بدون زحمت دادن به خودت برای یاد گیری ازش تشکر کردی و بجاش فقط فکر مسخره بازی بودی

وقتی که 10 ساله بودی، اون، تمام روز رو معطل تو بود و رانندگی کرد تا تو رو از تمرین فوتبال به کلاس تقویتی و از اونجا به جشن تولد دوستانت ببره تو هم، با بیرون پریدن از ماشین، بدون اینکه پشت سرت رو هم نگاه کنی ازش تشکر کردی

وقتی که 11 ساله بودی اون، تو و دوستت رو برای دیدن فیلم به سینما برد تو هم ازش خواستی که در یه ردیف دیگه بشینه و بگذاره که راحت باشین و اینجوری ازش تشکر کردی که زحمت کشیده !

وقتی که 12 ساله بودی، اون، تو رو از تماشای بعضی برنامه های تلویزیون و ماهواره بر حذر داشت تو هم، صبر کردی تا از خونه بیرون بره و کار خودت را بکنی و اینجوری ازش تشکر کردی

وقتی که 13 ساله بودی، اون، بهت پیشنهاد داد که موهاتو اصلاح کنی تو هم، اینجوری ازش تشکر کردی: تو سلیقه ای نداری، من هر جور راحتم زندگی میکنم، قیافم مثل این بچه بسیجی ها باشه خوبه !

وقتی که 14 ساله بودی، اون، هزینه اردو یک ماهه تابستانه تو رو پرداخت کرد تو هم، ازش تشکر کردی، با فراموش کردن زدن یک تلفن یا نوشتن حتی یک نامه ساده

وقتی که 15 ساله بودی، اون، از سرِ کار برمی گشت و می خواست که تو رو در آغوش بگیره و ابراز محبت کنه... تو هم با قفل کردن درب اتاقت! نمی ذاشتی که وارد اتاقت بشه و اینجوری ازش تشکر کردی که خستگیش کاملا در بره

وقتی که 16 ساله بودی، اون بهت یاد داد که چطوری ماشینش رو برونی و به تو رانندگی یاد داد تو هم هر وقت که می تونستی ماشین رو بر می داشتی و می رفتی و بعضی وقتها هم خوردش میکردی

وقتی که 17 ساله بودی، وقتیکه اون منتظر یه تماس مهم بود تمام شب رو با تلفن صحبت کردی و، اینطوری ازش تشکر کردی

وقتی که 18 ساله بودی، اون، در جشن فارغ التحصیلی دبیرستانت، از خوشحالی گریه می کرد تو هم، بخاطر این همه زحمتی که برات کشیده بود تا تموم شدن جشن، پیش مادرت نیومدی

وقتی که 19 ساله بودی، اون، شهریه دانشگاهت رو پرداخت، همچنین، تو رو تا دانشگاه رسوند و وسائلت رو هم حمل کرد تو هم با گفتن یه خداحافظِ خشک و خالی، بیرون خوابگاه ازش جدا شدی، به خاطر اینکه نمی خواستی بهت بگن بچه مامانی و اون هموم جا خشکش زد

وقتی که 20 ساله بودی، اون، ازت پرسید که، آیا شخص خاصی(به عنوان همسر) مد نظرت هست؟ تو هم، ازش تشکر کردی با گفتنِ: به تو ربطی نداره من خودم واسه زندگیم بلدم تصمیم بگیرم

وقتی که 21 ساله بودی، اون، بهت پیشنهاد یک خط مشی برای آینده ات داد تو هم، با گفتن این جمله ازش تشکر کردی : من نمی خوام مثل تو باشم، فکرای تو قدیمی است و دنیا عوض شده

وقتی که 22 ساله بودی، اون تو رو، در جشن فارغ التحصیلی دانشگاهت در آغوش گرفت تو هم ازش پرسیدی هزینه سفر به اروپا را برام تهیه میکنی؟!

وقتی که 23 ساله بودی، اون، برای اولین آپارتمانت، بجای کادو یه عالمه اثاثیه داد تو هم پیش دوستات بهش گفتی : اون اثاثیه ها چقدر قدیمی هستن

وقتی که 24 ساله بودی، اون دارایی های تو رو دید و در مورد اینکه، در آینده می خوای با اون ها چی کار کنی، ازت سئوال کرد تو هم چون دیگه هیکلت بزرگتر از اون شده بود با دریدگی و صدایی (که ناشی از خشم بود) فریاد زدی : مــادررر، لطفاً، با من کل کل نکنید اعصاب ندارم

وقتی که 25 ساله بودی، اون، کمکت کرد تا هزینه های عروسی رو پرداخت کنی، و در حالی که گریه می کرد بهت گفت که: دلم خیلی برات تنگ می شه تو هم بجاش یه جای دور رو برای زندگیت انتخاب کردی که مادرت مزاحم نباشه

وقتی که 30 ساله بودی، اون، از طریق شخص دیگه ای فهمید که تو بچه دار شدی و به تو زنگ زد تو هم با گفتن این جمله، ازش تشکر کردی، "همه چیز دیگه تغییر کرده" و چون خانومت میخواست بره پارک فوری قطع کردی

وقتی که 40 ساله بودی، اون، بهت زنگ زد تا سالگرد وفات پدرت رو یادآوری کنه تو هم با گفتن"من الان خیلی گرفتارم" ازش تشکرکردی و بهش تسلیت گفتی

وقتی که 50 ساله بودی، اون، دیگه خیلی پیر بود و مریض شد و به مراقبت و کمک تو احتیاج داشت تو هم با سخنرانی کردن در مورد اینکه والدین، سربار فرزندانشون می شن، ازش تشکر کردی

و سپس، یک روز بهت میگن مادرت در تنهائی مرده و چند روز بعد جنازه بو گرفته اون را همسایه ها پیدا کردن و تو ............ و تو راحت میشی، اما تمام کارهایی که تو (در حق مادرت) انجام ندادی، مثل تندر بر قلبت فرود میاد چون دیگه کسی نیست که فقط بخاطر خودت نه بخاطر چیزهای دیگه، تو رو از صمیم قلب دوست داشته باشه ...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


با توام دوست من؛ اگه مادرت، هنوز زنده هست، فراموش نکن که بیشتر از همیشه بهش محبت کنی ...
و، اگه تو و این دنیای فانی رو ترک کرده، محبت های بی دریغش رو فراموش نکن و به راحتی از اونها نگذر و از خدا بخواه که اونو بیامرزه.
همیشه به یاد داشته باش که به مادرت محبت کنی و اونو دوست داشته باشی، چون در طول عمرت فقط یک مادر داری ولی هزاران دوست، هزاران فرصت تفریح، هزاران ساعت وقت برای کارهای دیگه و ...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


ایکاش من هم مثل خیلی از شماها، خدا لذت وجود مادر رو ازم نگرفته بود.
شاید امروز وقتی مادرم را می دیدم رویش را میبوسیدم و بهش میگفتم مادرم دوستت دارم و به دوستانم هم میگفتم که من از ته قلبم مادرم را دوست دارم.
آره همه بدونید دوست داشتن مادر اون هم از ته قلب کار چندان بعید و سختی نیست ...
مادرتون رو دوست داشته باشید که این دوست داشتن سرآغاز تمام عشق هاست.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

مادر ای والاترین رویای عشق

مادر ای دلواپس فردای عشق

مادر ای غمخوار بی همتای من

اولین و آخرین معنای عشق

زندگی بی تو سراسر محنت است

زیر پای توست تنها جای عشق

مادر ای چشم و چراغ زندگی

قلب رنجور تو شد دریای زندگی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

تکیه گاه خستگی هایم توئی

مادر ای تنهاترین ماوای عشق

یاد تو آرام می سازد مرا

از تو آهنگی گرفته نای عشق

صوت لالائی تو اعجاز کرد

مادر ای پیغمبر زیبای عشق

ماه من پشت و پناه من توئی

جان من ای گوهر یکتای عشق

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

دوستت دارم تو را دیوانه وار

از تو احیاء شد چنین دنیای عشق

ای انیس لحظه های بی کسی

در دلم برپا شده غوغای عشق

تشنه آغوش گرم تو منم

من که مجنونم توئی لیلای عشق

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من
گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند.
گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد.
گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد و درمانم می کند.
گاهِ اندرزم، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد.
گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه می کند.
گاهِ تردیدم، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد.
مادر تو شگفتی خلقتی، تو لبریز از عظمتی؛ تو را سپاس می گویم و می ستایمت.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:54 ::  نويسنده : hosin

اثر گرانسنگ حکیم فردوسی بانام «شاهنامه» سروده ای است که هویت دینی و میهنی ایرانیان در آن ریشه دارد. این اثر ماندگار ادبیات ایران و جهان، بازتاب دهنده آیین ها و زبان ماندگار و شیرین پارسی است. آفریننده شاهنامه با آگاهی و تسلط کامل بر فرهنگ و تمدن و باورهای ایران کهن و دوره اسلامی و با نگاهی ژرف و بلند و بیانی شیوا و قابل فهم، تاریخ ایران را به زبان شعر گفته است. نظم شاهنامه در سال ۳۹۴ هجری آغاز شد.

برای آفرینش این اثر ۳۰ سال رنج و سختی طاقت فرسا لازم بود که تنها از عهده فردی بزرگ چون فردوسی که دغدغه دین و میهن و از میان رفتن زبان و هویت ایران در برابر رویدادهای زمان داشت، برمی آمد. بنابراین فردوسی با حوصله فراوان این رنج ۳۰ ساله را به جان خرید و به گفته خودش، هویت و ماندگاری عجم را بدین پارسی (شاهنامه) زنده نگه داشت. فردوسی در زمانه ای این کار سترگ را انجام داد که سرشار از تنش های اجتماعی و سیاسی و بدخواهی و کینه توزی نسبت به ایران و ایرانیان بود. به گفته خودش: زمانه سرایی پر از جنگ بود/ به جویندگان بر زمین تنگ بود.

● شخصیت


حکیم منصور بن حسن، معروف به ابوالقاسم فردوسی سال ۳۲۹ در روستای باژ، شهر توس، واقع در حومه مشهد (خراسان) چشم به جهان گشود. حکیم فردوسی به طبقه دهقانان (دهگان) تعلق داشت. این طبقه بر خلاف امروز، دارای ملک و زمین های کشاورزی بودند. این مالکیت یکی از منابع ثروت در آن روزگار به شمار می آمد. این منبع ثروت برای فردوسی بسیار مهم بود زیرا وقتی که به کمک دانش و توانایی های فردی او آمد، توانست اثری ماندگار و بی همتا مانند شاهنامه را بیافریند؛ اثری که یکی از اسناد هویت فردی و اجتماعی و تاریخی ایرانیان به شمار می آید. بنابراین فردوسی هر آنچه از مال و ثروت که داشت برای آفرینش شاهنامه هزینه کرد به اندازه ای که حتی در واپسین سال های عمر به رنج و تنگدستی گرفتار شد، اما تسلیم افراد سودجو مثل محمود غزنوی نشد. موضوعی که دستاویزی برای تخریب شخصیت فردوسی شده مبنی بر این که وی می خواسته شاهنامه را به محمود غزنوی بفروشد. در واقع هدف فردوسی حفظ و نگهداری شاهنامه از خطر نابودی بود که ممکن است تصمیم گرفته باشد آن را به کتابخانه دربار غزنوی بدهد، اما پس از برخورد بیخردانه محمود غزنوی از این تصمیم خود منصرف شده است. به هر حال، اوج هنر فردوسی در آفرینش اثری است که در آن از نیازهای اساسی بشر سخن به میان آمده، افزون بر این تاریخ و زبان و هویت ایرانیان هم به این وسیله از خطر فنا حفظ شده است.

● خداشناسی

نگاه فردوسی به جهان بالا، خدا و آنچه که آفریننده هستی به وجود آورده، نگاهی ویژه و متفاوت است. به بیان دیگر، اگرچه بحث خداشناسی اساس اندیشه فردوسی را تشکیل می دهد، با این وصف، آفریدگاری که مورد نظر فردوسی است، راهگشا، راهنما، آفریننده و مالک جان و خرد و هستی آدمی است. روزی ده، بخشنده و مهربان و بخشایشگر و در بیانی کوتاه لطیف و نوازشگر بندگان است. پس توسل و نزدیکی بندگان با آفریدگارشان، آفریدگاری که این همه موهبت به آنها ارزانی داشته مایه خرسندی روح و روان و بهروز ی در زندگی و جاودانگی در حیات پس از مرگ خواهد بود.

● دین، میهن

رکن اساسی دیگر که پایه اندیشه های فردوسی قرار می گیرد، بحث سرزمینی است که فرد در آن زندگی می کند و به آن تعلق دارد. در واقع آنچه که با نام ثمره تلاش و پشتکار فردوسی می توانیم بنامیم، ضمانت کننده باورهای دینی بشر ایرانی، زبان پارسی و هویت میهنی و داشته های فرهنگی و تمدن ایران ایرانی است. فردوسی کسی است که نام و شخصیت و تاریخ ایرانی را بلندآوازه کرد و زبان پارسی را از خطر نابودی رهانید. در زمانی این وظیفه سترگ را انجام داد که بزرگ ترین تهدیدها متوجه زبان، دین و ملیت ایرانی بود.

● خرد، نوعدوستی

بارزترین وجه اندیشه فردوسی، نگاه ویژه و ژرف او به مقوله «خرد» است، خرد که راهنما و راهگشا و هدایت کننده آدمی در این جهان و سرای آخرت است، خرد که راهنمای آدمی در گزینش راه نیک از راه بد است. اخلاق و منش های نیک انسان از نظرگاه بلند فردوسی دور نمانده است. رفتار و کردار نیک انسانی، نوعدوستی، صلح دوستی و همه نیکی ها که در قالب پند و اندرز در شاهنامه بیان شده، نزد فردوسی ارزشمند و قابل احترام است و برعکس ناپاکی ها و زشتی ها، نکوهیده شده و هیچ جایگاهی ندارد.



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:44 ::  نويسنده : hosin

نام همایون شجریان خیلی زود در بازار موسیقی پیچید. شاید یكی از دلایلش داشتن همان فامیل شجریان به‌دنبال اسمش بود و دلیل دیگرش هم می‌توانست یك عمر بهره‌مندی از آموزه‌های استادی مثل محمدرضا شجریان باشد. اما هرچه بود، همایون خیلی زود خودش را به جامعه موسیقی معرفی كرد و خیلی زود هم كارهای مستقلش به خانه مردم آمد. چه موسیقی سنتی را دوست داشته باشیم و چه نه، باید بپذیریم كه او یك الگوی موفق در میان هم‌نسلانش در حوزه موسیقی است و به همین بهانه سراغ مصاحبه‌های جدید و قدیمی او رفتیم، تا از رازهای موفقیتش بیشتر بدانیم.

 



 

به موقع مستقل شدن
 


چند سالی می‌شود كه همایون شجریان فعالیت مستقلش را هم آغاز كرده است. گرچه هنوز هم نام او یادآور نام پدر است اما كنسرت‌های اختصاصی و آلبوم‌های مستقلش توانسته تا حدودی او را از هیبت یك همخوان یا نوازنده همراه بیرون بیاورد. او احساسش نسبت به این استقلال را این‌گونه توصیف می‌كند: «لحظات بودن در كنار پدرم از بهترین لحظه‌های زندگی‌ام بوده و اگر از این به بعد فعالیت‌های انفرادی‌ام را شروع بكنم، فكر می‌كنم با چالش احساسی بزرگی روبه‌رو می‌شوم چون وقتی ایشان هست، احساس می‌كنم یكی پشتم هست. ایشان كه احتیاج به این چیزها ندارد، من نیاز دارم و احساس می‌كنم كه با او هستم، همه لحظات آن برای من ثبت خاطره است و می‌دانم كه باید قدر هر لحظه آن را دانست.»

 



 

همیشه یادگرفتن از پیشكسوت‌ها
 


گرچه با وجود سن‌كمش، ‌خیلی زود به اوج رسید اما هنوز هم می‌داند كه تا پایان راه خیلی مانده است. او می‌داند كه هنوز تا رسیدن به پدرش یا عبور از او خیلی فاصله دارد و می‌گوید: «از نظر خودم سبك پدرم را كمال‌یافته می‌بینم، حالا باید شخص دیگری این توانایی را در خودش ببیند كه این سبك را به جلو ببرد و آن را كامل‌تر كند یا حرف تازه‌تری داشته باشد. هر خواننده‌ای كه در این راه قدم گذاشته، باید این هدف را داشته باشد كه این كار را یك قدم جلوتر ببرد، برای من تا به این حد ارضا‌كننده بوده كه بتوانم خودم را نزدیك كنم. سعی‌ام براین بوده كه نواقص كارم را برطرف و آن را تكمیل‌تر كنم.به نظرم هنوز به آن جایی نرسیده‌ام كه بتوانم این مجموعه را یك گام به جلو ببرم.»

 



 

آرزوها كجای زندگی‌اند؟
 


گرچه معتقد است تا رسیدن به آنچه از خود انتظار دارد راه زیادی پیش رویش است اما همایون شجریان در مصاحبه‌ای كه در 33 سالگی‌اش داشته، گفته بود به آرزوهای جوانی‌اش رسیده است. او معتقد است تصویر امروزش همان تصویری است كه سال‌ها پیش در رویاهایش می‌پرورانده و از آنچه در دست دارد، راضی است و با اطمینان می‌گوید: «صددرصد به آن جایگاه رسیده‌ام ولی هیچ‌وقت آرزوی خاصی نداشته‌ام. همیشه در لحظه پیش رفته‌ام و فكر خاصی نسبت به این‌كه به كجا برسم نداشته‌ام.»

 



 

قدر مردم را دانستن
 


وقتی پا به صحنه می‌گذارد، آرام است و تا زمانی‌كه مخاطبانش به حضورش نیاز داشته باشند، به آن‌ها نه نمی‌گوید. او بهترین خاطرات سال‌های هنری‌اش را این‌طور توصیف می‌كند: «بهترین خاطرات حضور بین مردم بعد از اجرای كنسرت، صحبت با مردم و عكس یادگاری گرفتن با آن‌هاست و این خاطره خوب مهم و چیزی است كه همیشه تكرار می‌شود چون و تكرار آن هم خوب است.»

 



 

توجه به ساده‌ترین جزئیات
 


خیلی‌ها می‌خوانند و خیلی‌ها به این حوزه وارد می‌شوند اما تفاوت او با كسانی كه زود می‌آیند و زود می‌روند تنها در داشتن یك صدای دلنشین و همراه‌داشتن نام شجریان نیست. او ظرافت‌های این كار را درك می‌كند و هیچ نكته كوچكی را ساده رها نمی‌كند. همایون یكی از راز‌های دلنشین‌بودن كلامش، با وجود قدیمی یا ناآشنا بودن برخی اشعاری كه انتخاب می‌كند را این‌گونه توضیح می‌دهد: «بسیاری از شنوندگان می‌گویند وقتی این اشعار به تصنیف یا آواز بیان می‌شود معنی آن را تازه می‌فهمیم، یعنی باید با آواز به آن كلام روح داد و معنی آن را در ذهن و جان شنونده چندبرابر كرد. برای من هیچ محدودیتی وجود ندارد و هر شاعری چه گمنام و چه نام‌آور اگر شعری زیبا و عمیق سروده باشد از آن استفاده می‌كنم.»

 



 

قدر موقعیت‌ها را دانستن
 


فرزند شجریان بودن، آن هم فرزندی كه توان خواندن و پیروی از الگو‌‌های پدر را دارد، به‌خودی خود افتخار بزرگی است.اما آیا فرزند همه بزرگان، لزوما خودشان انسان‌های بزرگی می‌شوند؟ این موقعیتی است كه خیلی‌ها قدر نمی‌دانند؛ اما همایون از آن دسته نیست. خودش درباره شروع كار و ادامه‌دادنش می‌گوید:«در شروع كار خیلی كم‌سن بودم، 16،17 سالم بود. خب این تجربه خاص با نوازندگی تنبك شروع شد و طی سالیان بعد، آواز هم به آن اضافه شد. در تمام این سال‌ها نوازنده تنبك و نوازندگی تنبك و آواز خواندن برای من تجربیات بسیار گرانقدری بوده كه افتخار داشتم در كنار هنرمندان گوناگون روی صحنه بروم. فكر می‌كنم كه این اتفاقی خیلی مهم، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی هنری من بوده و سعی كرده‌ام از این تجربیات استفاده درست داشته باشم، هم برای پیشبرد كارم و هم برای اجرای آن.

 



 

آموختن، آموختن، آموختن...
 


می‌گوید كه هیچ زمانی از یادگرفتن بازنایستاده اما به آنچه دارد مغرور نیست و هنوز هم در پی آموختن است. خودش توضیح می‌دهد: «سعی من در این است كه چیز نادانسته‌ای برایم باقی نماند و همه‌چیز را تجربه كنم، البته هیچ‌وقت نمی‌توانم بگویم كه همه راه را رفته‌ام و همه‌چیز را می‌دانم. من باید بازهم تجربه كنم و كار هزار زاویه و گوشه دارد.»
 



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:42 ::  نويسنده : hosin

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خدای عزیز!
به جای اینکه بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمی‌کنی؟

خدای عزیز!
شاید هابیل و قابیل اگر هر کدام یک اتاق جداگانه داشتند همدیگر را نمی‌کشتند، در مورد من و برادرم که مؤثر بوده.

خدای عزیز!
اگر یکشنبه، مرا توی کلیسا تماشا کنی، کفش‌های جدیدم رو بهت نشون میدم.

خدای عزیز!
شرط می‌بندم خیلی برایت سخت است که همه آدم‌های روی زمین رو دوست داشته باشی. فقط چهار نفر عضو خانواده من هستند ولی من هرگز نمی‌توانم همچین کاری کنم.

خدای عزیز!
در مدرسه به ما گفته‌اند که تو چکار می‌کنی، اگر تو بری تعطیلات، چه کسی کارهایت را انجام می‌دهد؟


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خدای عزیز!
آیا تو واقعاً نامرئی هستی یا این فقط یک کلک است؟

خدای عزیز!
این حقیقت داره اگر بابام از همان حرف‌های زشتی را که توی بازی بولینگ می‌زند، تو خانه هم استفاده کند، به بهشت نمی‌رود؟

خدای عزیز!
آیا تو واقعاً می‌خواستی زرافه اینطوری باشه یا اینکه این یک اتفاق بود؟

خدای عزیز!
چه کسی دور کشورها خط می‌کشد؟

خدای عزیز!
من به عروسی رفتم و آن‌ها توی کلیسا همدیگر را بوسیدند. این از نظر تو اشکالی نداره؟

خدای عزیز!
آیا تو واقعاً منظورت این بوده که "نسبت به دیگران همانطور رفتار کن که آنها نسبت به تو رفتار می‌کنند؟" اگر این طور باشد، من باید حساب برادرم را برسم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


خدای عزیز!
بخاطر برادر کوچولویم از تو متشکرم، اما چیزی که من به خاطرش دعا کرده بودم، یک توله سگ بود.

خدای عزیز!
وقتی تمام تعطیلات باران بارید، پدرم خیلی عصبانی شد. او چیزهایی درباره‌ات گفت که از آدم‌ها انتظار نمی‌رود بگویند. به هر حال، امیدوارم به او صدمه‌ای نزنی.

خدای عزیز!
لطفاً برام یه اسب کوچولو بفرست. من قبلاً هیچ چیز از تو نخواسته بودم. می‌توانی درباره‌اش پرس و جو کنی.

خدای عزیز!
من می‌خواهم وقتی بزرگ شدم، درست مثل بابام باشم. اما نه با اینهمه مو در تمام بدنش.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


خدای عزیز!
برادر من یک موش صحرایی است. تو باید به اون دم هم می‌دادی‌ها! ها!

خدای عزیز!
فکر می‌کنم منگنه یکی از بهترین اختراعاتت باشد.

خدای عزیز!
من همیشه در فکر تو هستم حتی وقتی که دعا نمی‌کنم.

خدای عزیز!
از همۀ کسانی که برای تو کار می‌کنند، من نوح و داود را بیشتر دوست دارم.

خدای عزیز!
من دوست دارم شبیه آن مردی که در انجیل بود، 900 سال زندگی کنم.

خدای عزیز!
فکر نمی‌کنم هیچ کس می‌توانست خدایی بهتر از تو باشد. می‌خوام اینو بدونی که این حرفو بخاطر اینکه الان تو خدایی، نمی‌زنم.


گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org



سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:35 ::  نويسنده : hosin

برای تازه عروس ها این که همسرشان روز به روز عاشق تر شود، موضوع بی اهمیتی نیست. آن ها دوست دارند با تک تک حرف ها و رفتارهای شان یک قدم به همسرشان نزدیک تر شوند اما همیشه ماجرا این طور پیش نمی رود. گاهی هر قدم رو به جلوی زن، مرد را ده ها قدم به عقب می راند. برای زنی که فکر می کند، حساب همه چیز را کرده و تمام تلاشش را خرج کرده کنار آمدن با این موضوع، آسان نیست. اگر شما چنین احساساتی را تجربه کرده اید، باید بار دیگر گذشته تان را مرور کنید تا بدانید چرا در چشم همسرتان یک زن ایده آل جلوه نکرده اید؟

● باید خاص باشید

یک مرد به دنبال زنی خاص می گردد که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند. مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آن ها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند.

از طرف دیگر زن ایده آل آن ها شباهت زیادی با همان کلیشه همسر در خانواده و اجتماع دارد. آن ها اغلب زنی را ستایش می کنند که مورد ستایش خانواده و اطرافیان شان قرار می گیرد و حتی اگر خودشان هم این واقعیت را ندانند در ناخودآگاه شان آن را پرورش داده و به تصمیم گیری های شان راه می دهند.

● باید قانع باشید

مردها دوست دارند، بعد از ازدواج همان طوری که پیش از این بوده اند بمانند. آن ها همسری می خواهند که با وجود معایب یا خلق و خوی خاص شان آن ها را بپذیرد و عاشق شان بماند. این ویژگی یکی از مهم ترین چیزهایی است که در ذهن مردها می گذرد.

آن ها از سرکوفت خوردن بیزارند و دوست دارند همسرشان با همین اخلاقی که دارند و همین وضع زندگی ای که دارند بسازد و مدام برای تغییر کردن، آن ها را تحت فشار نگذارد. برخلاف اغلب زن ها که سعی می کنند، از مرد معمولی مقابل شان همسر ایده آل و رویایی بسازند، مردها دوست دارند با زنی زندگی کنند که به همین وضع موجود قانع باشد.

● باید سعی کنید زیبا باشید

درست است که زیبایی و وضعیت ظاهری نخستین موضوعی نیست که اغلب مردها به آن توجه می کنند اما این موضوع در انتخاب همسر آینده آن ها بی تاثیر هم نیست. انگار مردها دوست دارند از این طریق انتخاب شان را به رخ دیگران بکشند و یک افتخار کسب کنند. ظرافت و زیبایی در رفتار هم می تواند تاثیر مثبتی روی انتخاب آن ها بگذارد. گرچه معیارهای زیبایی از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما همیشه با نگه داشتن حد وسط می توان از این که یکی از کاندیداهای ازدواج مردان اطراف تان هستید یا خیر مطمئن شوید.

● باید جاه طلب باشید

نمی توان در این مورد یک قانون بی چون و چرا صادر کرد اما اغلب مردهای امروز، به دنبال همسری می گردند که چیزی بیشتر از زنان دیگر دارد. یک مهارت خاص، دانش بالا یا شغلی که به آن افتخار کنند. مردهای امروزی زنانی را دوست دارند که در کنار تعهدات خانوادگی، امور روزمره کار و فعالیت های اجتماعی اش را هم جدی بگیرد. این موضوع به آن ها ثابت می کند آن زن قادر است زندگی خود را پیش ببرد و بیش از زنان اطرافش توانمند است. جاه طلبی هم برای مردان دلیل دوست داشتن یک زن است؛ زنی که برای رسیدن به اهدافش تلاش می کند و به سادگی عقب نشینی نمی کند.

● باید نیمی از مشکلات مال شما باشد

سال ها از روزگاری که مردها بار خانه را یک تنه به دوش می کشیده اند گذشته است. مردهای امروزی دوست دارند زن شان دوشادوش آن ها حرکت کند، بحران های خانه را بشناسد و گاهی مانند آن ها استرس های زندگی بعد از ازدواج را به دوش بکشد. آن ها دوست ندارند تنها فکر کنند، تنها تلاش کنند، تنها نگران باشند و تنها عمل کنند. مردهای امروز به دنبال همسری هستند که در تمامی این لحظه ها کنارشان باشد و این مشکلات را مشکلات خودش بداند، نه این که اگر کاری برای حل کردن شان می کند آن را یک لطف تلقی کند.

● باید با فامیل و دوستان همسرتان دوست باشید

جدا شدن از زندگی مجردی در سال های بعد از ازدواج سخت ترین اتفاقی است که می تواند برای یک مرد بیفتد. مردها از تنهایی بعد از ازدواج می ترسند. آن ها دوست دارند روابط قبلی شان را این بار در کنار همسرشان تجربه کنند. رابطه با خانواده و اعضای فامیل شان و همین طور دوستانی که حضورشان برای آن ها اهمیت دارد. هیچ مردی نمی تواند بدگویی علیه دوست یا خانواده اش را تحمل کند و تمام عمرش را تنها و تنها با همسرش بگذراند.

آن ها ترجیح می دهند، با ازدواج خانواده پیشین شان بزرگ تر شود نه این که از یک خانواده بیرون بروند و خانواده تازه ای را بسازند. اغلب مردها در ارتباط داشتن با آدم های تازه و شرایط تازه کمی مشکل دارند. آن ها دوست دارند، زن شان روابط اجتماعی خوبی داشته باشد و آن ها را در پیوند زدن به این اجتماع یاری دهد. گذشته از این، آن ها دوست دارند با ورود همسرشان به خانواده شان، روابط خانوادگی و فامیلی گرم تری را هم برای شان به همراه بیاورد و لاک تنهایی شان را از آن ها بگیرد.

● باید ستایش کنید

دوست داشته شدن حس خوبی به آدم ها می دهد. مردها هم از این قاعده مستثنی نیستند. آن ها ترجیح می دهند، وقتی خسته از کار بر می گردند یک لبخند منتظرشان باشد و به خاطر این که زنی تا این حد دوست شان دارد به همه فخر بفروشند. خیلی از مردها زندگی خود را با اطرافیان شان مقایسه می کنند و تصویر ذهنی که دیگران به آن ها منتقل می کنند برای شان اهمیت زیادی دارد.

همین است که آن ها دوست دارند همسری فداکار و پر محبت داشته باشند و این موضوع را به دیگران هم نشان دهند. مردها دوست دارند همسرشان قدرت و توانایی شان را ستایش کند و به آن ها تکیه داشته باشد. آن ها از این که مستقل ترین زن جهان هم برای تصمیم گیری هایش با آن ها مشورت کند و در مشکلاتش به آن ها تکیه کند لذت می برند.

● باید با منطق باشید

گرچه خیلی از زن ها گمان می کنند با فداکاری تمام و کمال می توانند یک مرد را عاشق خود کنند اما واقعیت این است که مرد ها ترجیح می دهند، همسرشان عقاید و نظرات خودش را داشته باشد. مردها بیشتر به زنان با اعتماد به نفس توجه می کنند و دوست دارند به جای خمیری که به آن شکل می دهند، یک زن قدرتمند و منطقی را انتخاب کنند که دوشادوش شان برای ساختن یک زندگی خوب انرژی می گذارد.

● باید پیشرفت کنید

یک زن هرچه قدر هم که باهوش و زیبا و تحصیل کرده باشد، اگر روند پیشرفتش را بعد از ازدواج متوقف کند، نمی تواند یک همسر ایده آل باشد. مردها دوست دارند زن شان به دنبال یادگرفتن چیزهای جدید باشد و حتی بعد از مادر شدن هم آنقدر با زمانه پیش برود که بتواند مایه افتخار او و فرزندانش شود. برای مردهای پرمشغله تنها داشتن یک همسر خانه دار و هنرمند کافی نیست بلکه آنها به دنبال زنی دنیا دیده می گردند که موضوعات روز را می شناسد و هیچ وقت دست از یادگرفتن و پیشرفت بر نمی دارد.



یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:10 ::  نويسنده : hosin

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


1. زرشک پلو با مرغ و باقلا پلو با ماهی
هر دوی این غذاها، بسیار سرد هستند و به مرور زمان در صورت مصرف زیاد، غلظت خون ایجاد کرده و مقدار زیادی اخلاط نابجا و مضر بلغم و سودا در بدن تولید می کنند. ماهی، مرغ، برنج، زرشک، باقلا، روغن نباتی همگی سرد و بلغم زا هستند. حال اگر همراه این غذاها، سالاد، ماست یا ترشیجات هم مصرف گردد، مشکل چند برابر خواهد شد. در صورت مصرف چنین غذاهایی، حتما بایستی ادویه ها و مواد غذایی گرم مثل فلفل سیاه، زنجبیل، آویشن، سیاه دانه، عسل، کنجد و خرما مصرف نمایید.

2. خوردن ماست و دوغ همراه با غذاهای گوشتی
مصرف همزمان ماست و غذاهای گوشتی، یکی از ممنوعات طب سنتی به حساب می آید. طبق گفته حکما، مصرف همزمان ماست با غذاهای گوشتی علاوه بر اینکه تولید بلغم می کند، موجب فساد گوشت در معده و در برخی موارد بروز لک و پیس می شود.

3. حذف سبزی از سفره و جایگزینی سالاد
طبع اغلب سبزی ها گرم است و به هضم غذا بسیار کمک می کنند. سبزی ها سرشار از مواد معدنی و ویتامین هستند؛ همچنین به علت دارا بودن فیبر، مانع یبوست می شود. اما سالاد بر خلاف سبزی، طبع سردی دارد و هضم غذا را (برخلاف تصور مردم) مختل می کند.

نکته: بهترین ماده جهت شستشو و ضدعفونی سبزی، سرکه و نمک دریا می باشد.

4. خوردن زیاد عدسی
عدس غذایی سودا زاست و مصرف زیاد آن موجب بروز و افزایش غلظت خون می شود. اما متاسفانه امروزه شاهد آن هستیم که به علت تبلیغات زیاد در رابطه با خون ساز بودن عدس، مردم سایر حبوبات را کنار گذاشته و عدس را بیش از سایر حبوبات مصرف می کنند. در طب سنتی بر مصرف نخود بسیار تاکید شده است. نخود دارای خاصیت سم زدایی، افزایش توان جنسی، افزایش حافظه، تقویت قلب، خون سازی، استخوان سازی، جلوگیری از سفید شدن موها و ده ها خاصیت دیگر ذکر شده است.
نکته ای در رابطه با مصرف نخود: جهت کاهش مشکل نفخ معده در زمان مصرف نخود، بهتر است آن را 12 ساعت قبل از طبخ خیس کرده و سپس آب آن را دور بریزید.

5. مصرف پنیر به تنهایی و در وعده صبحانه
مصرف پنیر به تنهایی بسیار مضر می باشد و بلغم زاست. خوردن پنیر به تنهایی و در وعده صبحانه، فرد را دچار رخوت، سستی و بی حالی و کندی در یادگیری و کاهش تمرکز ذهن می گردد. غده پاراتیروئید، وظیفه تنظیم کلسیم و فسفر بدن و جذب آن ها را به عهده دارد. این غده کلسیم و فسفر را با یکدیگر و در کنار هم می شناسد، بنابراین در زمانی که ماده غذایی حاوی کلسیم را مصرف می کنیم، بایستی همراه آن نیز فسفر مصرف کنیم، در غیر اینصورت، غده پاراتیروئید، فسفر را از مغز برمی دارد که موجب کندذهنی می شود. بهترین زمان مصرف پنیر، وعده شام و به همراه مصلاحات آن (گردو، زیره، سیاه دانه و آویشن) می باشد. زیرا بیشترین میزان ترشح توسط غده پاراتیروئید در هنگام شب صورت می گیرد.

نکته: گردو (و همچنین بادام) باید در زمان مصرف شکسته شود، زیرا در برخورد طولانی مدت با هوا، اکسید شده و خاصیت اولیه خود را ندارد.

نکته: بادام نباید با پنیر مصرف گردد. زیرا موجب فساد در معده شده و گوارش را با مشکل رو به رو می کند و به عنوان عامل مهمی در تشکیل سنگ کلیه و مثانه محسوب می شود.

6. حذف سرکه از غذا
حذف سرکه یکی از ظلم هایی است که توسط گروهی از پزشکان دامن زده شده است. تحت اینکه که سرکه برای اعصاب مضر و سبب زخم معده می شود. در صورتی که رازی، رساله ای تحت عنوان رساله سرکه دارد که هزار خاصیت برای سرکه بیان کرده است. سرکه در طب سنتی به عنوان یک حمل کننده (Carrier) محسوب می شود. حمل کننده ماده ای است که داروها را جهت مصرف به اعضای مورد نیاز می رساند.
(نکته: عسل هم یک حمل کننده بسیار مهم به حساب می آید)

طبق تحقیقات، سرکه در کاهش کلسترول، چربی و قند خون، نقش به سزایی دارد. همچنین سرکه سبب گشاد شدن عروق و بهتر شدن جریان خون می شود؛ به هضم غذا کمک کرده و صفرا بُر است؛ ضدعفونی کننده و موجب از بین رفتن رسوبات و املاح مضر است.



ادامه مطلب ...


یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:7 ::  نويسنده : hosin



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


حال ما خوب است... وقتی این را می‌‌گوییم یعنی این كه ما الانمان خوب است... شاید قبلا خوب نبوده‌ایم و شاید هم بعدا خوب نباشیم. اما الانمان خوب است. اما تقریبا همه ما در حال برنامه‌ریزی برای آینده خودمان هستیم. این آینده را بر حسب شرایط و موقعیت جغرافیایی و اجتماعی‌مان طراحی كرده و در ذهنمان طرحی از آن می‌سازیم. مثلا اگر سرپرست یك خانواده ایرانی باشیم برای آینده تصوراتی خاص خودمان را داریم كه با تصوراتی كه مدیر یك شركت فناوری بزرگ در اروپای غربی دارد تفاوت خیلی زیادی خواهد داشت.

حال پرسش این است كه اصولا چگونه می‌‌توانیم آینده را تصویر كنیم؟ آنهایی كه برای آینده برنامه‌ریزی می‌‌كنند، آیا رویاپردازان هستند یا دانشورزان و در نهایت شاید هم آنها مدیرانی هستند كه به جای پیش‌بینی آینده به ساختن آن می‌‌پردازند؟

بیایید نگاهی بیندازیم به آنچه در دنیا در زمینه آینده‌پژوهی و آینده‌كاوی انجام می‌‌شود. بسیاری از مدیران فقط آرزو دارند​خواسته‌هایشان را در آینده ببینند، اما هستند خیلی‌ها كه برای رسیدن به توانایی دیدن آرزوهایشان در آینده فقط به آرزو كردن بسنده نكرده و كاری می‌‌كنند. آنها برای رسیدن به آرزوی بزرگشان آینده را طراحی می‌‌كنند و دنیا را با آرزوی محقق نشده خود همراه می‌‌كنند. آنها برای این كه بتوانند تصویری خود ساخته از دنیای آینده داشته باشند آن را به شیوه‌ای كه می‌‌خواهند می‌‌سازند. شاید معروف‌ترین نمونه‌های مدرن از این مدیران را بتوان بین مدیران صنعت آی‌تی و كامپیوتر دید. بیل گیتس و مرحوم استیو جابز نمونه‌های معروفی از این‌گونه مدیران هستند. آنها نه‌تنها صنعتی برای خود دست و پا كردند و سودهای كلانی از آن بردند، بلكه دنیای آینده آی‌تی و كامپیوتر را هم به گونه‌ای كه خودشان تمایل داشتند، ساختند و به پیش بردند و سودشان را از ساخته‌های خودشان و بقیه بیرون كشیدند.

اما این همه ماجرا نیست. بسیاری از مدیران میانی قابلیت‌های علمی‌، فنی و اقتصادی این را ندارند كه آینده را براساس طرح خودشان پایه‌ریزی كرده و دنیا را با خود همراه كنند. آنها راه‌حل میانبری را پیدا می‌‌كنند. آنها به جای ساختن راه تازه‌ای برای آینده، راه‌هایی را كه دیگران خواهند ساخت، حدس می‌‌زنند و خود را در مسیر آن قرار می‌دهند تا شاید بتوانند آینده بهتری برای خود و بسیاری دیگر بسازند. این گروه از افراد (برخی مدیر هستند و برخی دانشمند) را آینده پژوه یا آینده‌نگر می‌نامیم. آینده‌نگر‌ها همچون فالگیر‌هایی هستند كه خبر از آینده می‌دهند. البته نه با شیوه‌های رمالی و طالع‌بینی و اسطرلاب و...

آینده‌پژوهان نگاهی ژرف به رویداد‌های دنیا دارند. آنها حال حاضر دنیا را بخوبی می‌شناسند و رویدادهای علمی‌ دنیا را دنبال می‌كنند. آنها می‌توانند رابطه‌های میان علوم و فنون امروزین را بخوبی با هم پیدا كنند و آنها را دنبال كنند. مغز این افراد همچون یك شبیه‌ساز كامپیوتری ​ یا یك ماشین زمان (كه در حال حاضر ماشینی خیالی است) حوادث و رویدادهای علمی‌ و فنی را در زنجیره زمانی قرار می‌دهد تا به پیش رود و آینده آن را با دقتی در خور توجه بازنمایی كند و در نهایت خود را در حكم پیشگوهای مدرن معرفی نماید.

زبان این پیشگوها هم جالب توجه است، برخی از آنها كه كلاسیك‌ترین‌شان هم هستند زبان داستان را انتخاب می‌كنند. ژول‌ورن را می‌توان معروف‌ترین این نوع آینده‌نگرها نامید. داستان‌های علمی‌ ـ تخیلی یا فانتزی‌های علمی‌ یكی از شیوه‌های بیان این آینده است. برخی از آینده‌نگر‌ها این آینده‌بینی را با مقالات علمی‌ یا حتی پیچیده‌تر به شیوه گزارش‌های رمزنگاری شده و محرمانه برای سازمان‌های متبوع خود بیان می‌كنند. آینده، كالایی است گرانبها و آنهایی كه به آن تجهیز شوند برنده بسیاری از بازی‌ها خواهند بود. پول، قدرت، ثروت...همه اینها در پیشگویی آینده پنهان شده است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

6 پیشگوی بزرگ دنیا

پیشگوی اول ـ نوستراداموس

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


او یك پیشگوی بسیار معروف است كه در قرن 16 میلادی زندگی می‌كرد. دانش‌آموخته پزشكی بود و به ریاضیات و نجوم علاقه وافری داشت. او خود را آستروفیل (شیفته ستارگان) می‌نامید. شعر‌ها و قطعات ادبی فراوانی دارد. او را پیشگوی آینده می‌دانند، اما تاكنون هیچ رویدادی را با استناد به نوشته‌های او پیشگویی نكرده‌اند و بسیاری معتقدند كه علاقه‌مندان او هستند كه رویدادها را به نوشته‌های او نسبت داده‌اند. او را نمی‌توان یك پیشگوی علمی‌ یا یك آینده‌نگر نامید. روایت‌های نوسترا داموس آنقدر دوپهلو و با ایما و اشاره نوشته شده كه تقریبا هر رویدادی را در دنیای حاضر می‌‌توان به آنها نسبت داد.


پیشگوی دوم- ژول ورن


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


نویسنده فرانسوی قرن 19 تا اوایل قرن بیستم دانش‌آموخته حقوق بود. او در دوره‌ای كه نویسندگان بزرگی چون بالزاك و دومای بزرگ و نامداران دیگر زندگی می‌كردند، موفق شد با بیش از 80 كتاب خود را نویسنده‌ای جدی مطرح كند؛ اما او را می‌توان یك آینده‌نگر علمی‌ دانست كه با زبان داستانی راه آینده را به بسیاری از دانشمندان و مخترعان نشان داد. او را یك پیشگوی آینده‌نگر می‌‌توان نامید. او با درك درستی از زمانه خود توانست نشانه‌هایی از آینده فناوری را در قالب داستان به نمایش درآورد. بخصوص در باب ابزارهای تكنولوژیكی درباره ​زیر‌دریایی‌ها، موشك‌های سیاره‌پیما و بسیاری موارد دیگر.​


پیشگوی سوم ـ الوین تافلر

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


تافلر در اوایل قرن بیستم به دنیا آمد و توانست پیش‌بینی‌های مدرنی از آینده دنیا داشته باشد. او نمونه كاملی از یك آینده‌نگر مدرن است كه با درك شرایط اجتماعی و تاثیرات اجتماعی علوم و تكنولوژی‌های مدرن (بخصوص صنایع آی‌تی) شرایط آینده را پیش‌بینی كرد. شاید مهم‌ترین آینده‌نگری‌های او را بتوان در فروپاشی اصل خانواده، انقلاب ژنتیك، فروپاشی جوامع، از سرگیری تاكید بر تحصیلات و افزایش اهمیت دانش در جوامع دانست. كتاب‌های شوك آینده، موج سوم و تغییر قدرت از تاثیر‌گذارترین نوشته‌های اوست كه در آنها به پیش‌بینی آینده پرداخته است.


پیشگوی چهارم ـ آرتور سی كلارك

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.net


او نیز در اوایل قرن بیستم به دنیا آمد. او یك دانشمند اصیل بود كه به آینده‌نگری روی آورد. البته او بیش از آینده‌نگری، آینده‌سازی كرده است. زبان داستانی را با آموزه‌های علمی‌‌اش هماهنگ كرد و به ساخت آینده كمك كرد. او را مخترع غیرفنی ماهواره‌های مخابراتی می‌دانند. زمانی كه هنوز ماهواره‌ها به مدارهای پایین هم نمی‌‌رسیدند او محاسبه كرد ​ با 3 ماهواره كه در ارتفاع 36000 كیلومتری زمین باشند می‌توان همه زمین را تحت پوشش امواج مخابراتی قرار داد. او همچنین ایده آسانسورهای فضایی را مطرح كرد كه تا زمان حیاتش مطمئن بود در آینده او را با نام آسانسورهای فضایی به یاد خواهند آورد نه با ماهواره‌های مخابراتی‌اش.


پیشگوی پنجم ـ ری كرزویل​

گروه اینترنتی پرشیـن استار | www.Persian-Star.org


او را یكی از معروف‌ترین‌ آینده‌نگران حال حاضر دنیا می‌دانند. بخشی از این شهرت به واسطه خبرساز بودن اوست. از سوی دیگر او یاد گرفته است كه پژوهش‌های آینده‌نگرانه خود را با تاریخ اعلام كند. او آینده‌پژوهی است كه خیلی شبیه به طالع‌بینان حرف می‌زند. پیش‌بینی شكست خوردن انسان از روبات‌ها در شطرنج و اتصال دنیا با شبكه‌ای دیجیتالی به هم، از مشهورترین پیش‌بینی‌های او بوده است. او اكنون نظریه‌پرداز تكینكی بشر است كه یكی شدن انسان و تكنولوژی را حداكثر تا 2045 میلادی پیش‌بینی كرده است.


پیشگوی ششم ـ استیو جابز

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


دنیا به هنگام تولد او در نیمه قرن بیستم، انقلاب دیجیتالی را هنوز آغاز نكرده بود و زمانی كه در اوایل قرن 21 از دنیا رفت دنیا با انقلاب دیجیتالی عجین شده بود. او را نمی‌توان یك پیشگوی واقعی آینده‌نگر دانست، اما بی‌شك در دنیای دیجیتالی، او را می‌توان نمونه كاملی از یك آینده‌ساز دانست. او از آن‌گونه آینده‌پژوهانی بود كه به جای پیش‌بینی آینده به ساخت آینده براساس ایده‌های خود می‌پرداخت. او اپل و نكست و پیكسار را پایه‌گذاری كرد و با ایده‌هایش همه دنیای دیجیتالی را به سوی فعالیت‌های خود فراخواند. شرکت اپل همواره به لطف نگاه آینده نگرانه جابز، رهبر فناوری های نوین در دنیای دیجیتال بوده است.



سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:54 ::  نويسنده : hosin

این 10 میوه را در اولویت مصرف قرار دهید

 

 


1. پرتقال

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

پرتقال یكی از قدیمی‌ترین میوه‌هائی است كه بشر از آن استفاده می‌كرده است و در حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح كنفوسیوس از آن نام برده است‌. در حال حاضر بیشتر از ۲۰۰ نوع پرتقال در آمریكا كشت می‌شود و آمریكا نصف كل محصول پرتقال دنیا را تولید می‌كند. پرتقال اولیه، كوچك، تلخ و پر از هسته بوده است كه در اثر تربیت مهندسی ژنتیكی و همچنین انتخاب نوع بهتر و كود كافی درشت تر و شیرین تر شده است. پرتقال یك میوه اسیدی است و بنابراین سم زداست. كلسیم پرتقال بسیار بهتر از كلسیم شیر جذب می شود. یك لیوان شیر 291 میلی گرم كلسیم دارد كه 93 میلی گرم یعنی 31 درصد آن جذب می شود در حالیکه یك لیوان آب پرتقال 350 میلی گرم كلسیم دارد كه 130 میلی گرم یعنی 37 در صد آن جذب می شود. پرتقال در حدود دو سوم نیاز روزانه ما، یعنی 50 میلی گرم ویتامین C دارد.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

2. سیب

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

یك ضرب المثل قدیمی می گوید: "با خوردن روزانه 1 عدد سیب هرگز نیازی به پزشك ندارید." سیب سرشار از پكتین است كه كلسترول خون (LDL) را پایین می آورد. خوردن روزانه 2 عدد سیب، كلسترول خون را بیش از 16 درصد كاهش می دهد. سیب با داشتن فیبر زیاد به افراد دیابتی كمك می كند تا قند خون خود را تنظیم كنند همچنین سیب از افزایش یا افت ناگهانی قند خون جلوگیری می كند. ویتامین C موجود در سیب به نوع سیب بستگی دارد. اكثر آنها مقادیر فراوانی ویتامین C دارند.

سیب سرشار از ویتامین ها و مواد معدنی است. یك سیب متوسط با هسته و پوست 80 كالری انرژی دارد. بهتر است سیب را با پوست بخورید اما سعی کنید دانه های سیب را نخورید. زیرا هر كدام، حاوی مقادیر كمی سیانید است. این ماده از درخت وارد سیب می شود تا با آن دانه هایش را پراكنده كند. بدن انسان و حیواناتی كه این دانه ها را بخورند، آنها را دفع می كند. اما باید مراقب دانه های سیب له شده بود و آنها را نخورد. خوردن سیب حدود 20 تا 30 گرم فیبر را برای بدن شما تامین می کند و این درحالیست که رژیم غذایی با فیبر بالا می تواند خطر بیماری قلبی را پایین بیاورد.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

3. موز

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

موز معروفترین میوه گرمسیری است كه معمولاً نرسیده چیده می شود و تا رسیدن به مقصد می رسد. برای تسریع رسیدگی آن از گاز اتیلن استفاده می شود. تنها میوه ای است كه برای بعضی افراد، چاق كننده است زیرا مقادیر فراوانی نشاسته دارد. روزی یك عدد موز مصرف كنید. زیرا حاوی مواد مغذی مورد نیاز بدن است. موز محتوی 8 آمینو اسید ضروری برای بدن است كه بدن نمی تواند آنها را بسازد. موز منبع غنی فیبر، پتاسیم و ویتامین C است که نقش کلیدی در سلامت قلب و عملکرد عضلات دارد. موز رسیده حركت روده را تنظیم می كند و برخلاف تصور عموم یبوست ایجاد نمی کند. شاید افرادی كه موز نرسیده مصرف می كنند، دچار یبوست بشوند.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید



4. تمشک

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

تمشك میوه ای شبیه شاه توت و توت فرنگی است و به رنگ زرد یا سرخ مایل به سیاه یافت می شود. میوه تمشك ترش مزه بوده و به صورت خام یا پخته، شربت، كمپوت و ... خورده می شود. بوته تمشك در مناطق گرم و مرطوب، در جنگل ها و صحراها می روید و گاهی آن را می كارند. گل های تمشك به رنگ های سفید، صورتی یا به صورت خوشه در ماه های مرداد پدیدار می شود و تا مهر دوام می آورد. قسمت های مورد استفاده بوته تمشك عبارت از میوه ، برگ، تخم، دانه و گل می باشد.

تمشك سرشار از ویتامین های C وK است و برای اوره و فشار خون مفید است. تمشك خون را تصفیه می كند و برای كسانی كه به روماتیسم مبتلا هستند، بسیار مفید است. تمشك برای تسكین درد سودمند است، زیرا تمشك دارای اسید سالسیلیك می باشد. تمشك خون را قلیائی می كند و قند آن برای مبتلایان به مرض قند مفید است. تمشك دارای خاصیت ضد عفونی كننده است. این میوه دارای تقریبا حاوی 10 گرم فیبر در یک فنجان واحد است. خوردن جوشانده برگ تمشك به مقدار 3 تا 4 فنجان در روز و بین غذاهای اصلی، بند آوردن ادرار را معالجه می كند و بهترین دارو بر ضد درد كیسه مثانه است.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

5. گیلاس

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

این میوه نه فقط به خاطر طعم مطبوع بلكه به خاطر ظاهر زیبایش مورد توجه همگان است. شكفتن شكوفه های گیلاس یكی از زیباترین مناظر طبیعت است. مطالعات نشان می دهد كه رنگدانه موجود در گیلاس به رفع مشكلات و دردهای عروقی كمك می كند. این رنگدانه ها محتوی آنتوسیانین هستند. آزمایشات نشان داده است كه آنتوسیانین موجود در گیلاسهای ترش 10 برابر خاصیت ضد التهاب آسپرین عمل می كنند. البته این ماده مثل آسپرین، معده را تحریك نمی كند. گیلاس خاصیت سم زدایی نیز دارد.

از آنجا كه میوه گیلاس دارای چربی و نشاسته كم و فیبر زیاد است مصرف آن در حد مناسب به مبتلایان دیابت و ورم مفاصل توصیه می ‏شود و از آنجا كه قند گیلاس برای افراد دیابتی زیان بار نیست بنابراین دیابتی ها می توانند به میزان توصیه شده از این میوه مصرف كنند. میوه گیلاس همچنین مسكن اعصاب افراد است. چربی اشباع شده در گیلاس بسیار كم است و همچنین مانند سایر گیاهان كلسترول و سدیم ندارد و از طرف دیگر ضمن دارابودن فیبر خوراكی بالا، از ویتامین C بالایی نیز برخوردار است.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

6. زغال اخته

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

زغال اخته بیشتر از آنکه میوه‌ای مرسوم باشد، میوه نوبرانه و هوسانه است که در اواخر تابستان در مغازه‌ها دیده می‌شود. زغال اخته اغلب به فرم توده‌ای در جنگل‌ها و مرداب‌ها و نقاط مرتفع تا کم ارتفاع رشد می‌کند. محل عمده پرورش زغال اخته در ایران، استان قزوین و در مناطق شمالی این استان در بخش‌های رودبار و رودبار الموت است. درخت زغال اخته از نیمه‌های اسفند شکوفه می‌دهد و قریب 2 ماه دارای شکوفه است. این میوه دارای رنگی قرمز و بسیار ترش است. هنگامی که کاملا می‌رسد به رنگ سیاه و شیرین تبدیل می‌شود و کاربرد آن در صنایع غذایی و شکلات سازی، لواشک و... است.

زغال اخته دارای ویتامین C و B است و مقدار زیادی آهن، کلسیم و منیزیم دارد. زغال اخته حاوی بیش از 10 درصد تانن، قند، پکتین، اسیدهای آلی و رنگدانه است. این میوه خوشمزه کم کالری است و باعث اضافه وزن نمی‌شود. قند فروکتوز و گلوگز زغال اخته کم است. مصرف آن برای افراد چاق و بیماران دیابتی مشکلی ایجاد نمی‌کند. همچنین این میوه منبع خوبی برای فیبر است. مصرف زغال اخته به کاهش بیماری‌های قلبی کمک می‌کند. زغال اخته به کاهش سطح کلسترول نیز کمک می کند. زغال اخته جزو میوه‌هایی است که از بروز عفونت جلوگیری می‌کند. ابوعلی‌سینا، دانشمند و پزشک مشهور ایرانی آب زغال اخته را برای شستشوی زخم‌های جلدی و گرد ریشه آن را برای التیام زخم‌ها به کار می‌برد. با تمام خواص مفیدی که زغال اخته دارد مصرف بیش از اندازه آن باعث تهوع، اسهال، دل به هم خوردگی و سردرد می‌شود.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

7. انبه

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

انبه محتوی مواد مغذی و تقویت كننده روده است. هضم آن، بسیار آسان است. اگر مشكل معده یا سوء هاضمه دارید، انبه مصرف كنید كه محتوی مقادیر زیادی ویتامین C و كلسیم است. در هند برای جلوگیری از خونریزی، تقویت قلب و مغز مصرف می شود. به علت فراوانی آهن، نقش سازندگی خون دارد. توصیه می شود افرادی كه از كم خونی رنج می برند، انبه مصرف كنند. برای خانمها در طول دوران بارداری مفید است. انبه حاوی ویتامین های مختلفی است. ویتامین A یا بتاكاروتن محافظ پوست و مخاط بویایی است، چشم را تقویت و سوخت و ساز را تنظیم می كند. انبه یكی از غنی ترین منابع بتاكاروتن است. بتاكاروتن، آنتی اكسیدان بسیار قوی است كه ضد رادیكال های آزاد عمل می كند.

یك انبه بیش از نیاز روزانه شما بتاكاروتن دارد. خانواده ویتامین B تقویت كننده سیستم عصبی است و به بدن كمك می كند تا با استرس مقابله كند. در ساخته شدن رنگدانه مو و پوست مؤثر است. انبه به علت داشتن منیزیم و پتاسیم برای كاهش فشار عصبی و داشتن آرامش روحی مؤثر است. زیرا اسید آمینه و تریپتوفان دارد و پیش ساز در تولید سروتونین یا هورمون شادی است. اسید آمینه موجود در انبه قابل توجه است. گلوتامین اسید، ماده مغذی مورد مصرف مغز است، كه به تمركز و بهتر شدن حافظه كمك می كنند.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

8. توت فرنگی

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

طبق آخرین تجزیه علمى كه از توت فرنگى كرده اند معلوم شده است كه توت فرنگى دارای مقدار قابل توجهی پروتئین، چربى، سلولز و مواد روغنى، آهك و آهن و املاح حل شدنى می باشد. بین املاح معدنى موجود در توت فرنگی باید از كلسیم، فسفر، سدیم ، منیزیم ، سیلیس ، آهن ، گوگرد، بروم و ید نام ببریم. توت فرنگى داراى ویتامین هاى B و C و K مى باشد. حتی مقدار ویتامین C توت فرنگى زیادتر از مقدار ویتامین C لیموى ترش است. آنچه توت فرنگى دارد به این میوه خاصیت تقویت كننده و مغذى و تصفیه كننده خون و ادرارآور و ترمیم كننده املاح معدنى بدن و قلیا كننده خون داده است.

براى دفاع بدن، در مقابل میكروبها و سموم، میوه اى مفید است، براى منظم كردن اعمال كبد موثر است و فشار خون را به حد معتدل نگه مى دارد و براى اشخاصى كه مرض قند دارند مصرف آن مفید است. توت فرنگى را وقتى كاملا رسیده است انتخاب كنید و با آب جارى بشویید ولى آن را در آب نیندازید كه مدتى بماند زیرا عطر و خواص مفید آن از دست مى رود. خانمهایى كه مى خواهند از توت فرنگى به عنوان معالجه زیبایى استفاده كنند باید پنج یا شش عدد توت فرنگى را در یك پارچه نازك بریزند و فشار دهند تا آب آن در ظرفى خارج و جمع شود و بعد آن را به صورت خود بمالند تا پوست آنها شفاف و با طراوت شود.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید



9. انگور بنفش

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

انواع و اقسام انگور در فصل تابستان و پاییز در دسترس عموم مردم قرار دارد. این میوه یکی از منحصر به ‌فرد‌ترین میوه‌هایی است که در رنگ‌های گوناگون و سایزهای مختلف در بازار وجود دارد. انگور یک میوه بهشتی است و خواص فراوانی دارد. دانه‌های سبز یا قرمز یا حتی بنفش انگور خاصیت‌های جادویی دارند و در درمان بسیاری از بیماری‌ها تاثیرگذارند. به گفته پزشکان، انگور سربازی است که به جنگ بیماری های قلبی می‌رود و ضمن افزایش انعطاف و سلامت ماهیچه‌های قلب، به کاهش کلسترول و فشار خون کمک می‌کند. این میوه در مورد حفظ سلامتی قلب زنان بهتر از مردان عمل می کند و به همین دلیل مصرف آن به طور ویژه برای خانم ها توصیه می‌شود.

انگور از آن دسته میوه‌هایی است که مقادیر قابل توجهی آنتی‌اکسیدانت در خود گنجانده و یک ضد سرطان قوی به شمار می‌آید. گفتنی است دانشمندان اخیرا به این نتیجه رسیده‌اند که انگور از ابتلا به آلزایمر جلوگیری می‌کند. علاوه بر این یک خبر خوش دیگر هم برای طرفداران انگور وجود دارد و آن خاصیت ضد پیری این میوه است که پس از تحقیقات متعدد به اثبات رسیده است. انگور از پیر شدن سلول‌ها جلوگیری می‌کند. توجه داشته باشید که آب انگور هم به اندازه خود آن و حتی بیشتر از آن برای سلامتی بدن مفید است و پزشکان علاوه بر نوشیدن آب انگور، خوردن میوه آن را هم تاکید می‌کنند. خاصیت دیگری که این میوه دارد این است که اجازه نمی‌دهد پلاکت‌ها در خون به هم بچسبند و از گرفتگی عروق پیشگیری می‌کند. ضدسرطان بوده و خاصیت ضدپیری هم دارد و سلول‌ها را از گزند رادیکال‌های آزاد که عامل پیر شدن سلول‌ها هستند، محافظت می‌کند.

در کل مصرف انگورهای رنگین‌تر می‌تواند برای بدن مفیدتر باشد و به عبارت ساده‌تر تمام میوه‌ها و سبزیجاتی که به رنگ نارنجی، قرمز یا بنفش هستند، خاصیت آنتی‌اکسیدانی و ضدپیری بیشتری داشته و مفیدند و هر چه رنگ انگور پررنگ‌تر باشد خصوصا انگور بنفش که حافظ سیستم قلب و عروق بوده و از لخته شدن خون در عروق قلب پیشگیری می کند.

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

10. لیمو ترش

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید

لیمو ترش محصولی معجزه گر در نابودی سلولهای سرطانی است و 10000 بار قویتر از شیمی درمانی عمل میکند. بسیاری از مردم در اثر سرطان میمیرند در حالیکه این راز همچنان حفظ میشود تا منافع شرکتهای داروسازی به خطر نیفتد. لیمو ترش را میتوان به صورتهای متفاوت مصرف نمود، قسمت گوشتی آن را خورد یا آب آن را مصرف نمود. به صورت شربت و یا صور دیگر، جالب ترین خاصیت آن اثرش بر روی کیست ها و تومورهاست. در مورد این گیاه ثابت شده است که درمان همه انواع سرطان است. همچنین بعنوان یک ضد قارچ و عفونت و کرمها محسوب میشود. فشار خون بالا را تنظیم میکند و و ضد افسردگی است و با استرس و اختلالات عصبی مبارزه میکند. لیمو ترش سلول های سرطانی را در 12 نوع سرطان از جمله سرطان روده، سینه، پروستات، ریه و پانکراس نابود میکند. و جالب تر از همه اینکه این نوع درمان با عصاره لیمو نه تنها سلولهای سرطانی را نابود میکند بلکه سلولهای سالم را نیز آلوده نمی نماید.

این میوه، بهترین سم زدای طبیعی است. اگر می خواهید بدن خود را پاكسازی كنید، صبحها لیمو بخورید. نصف یك لیمو ترش بزرگ را در آبمیوه خود بچكانید. به این ترتیب نوشیدنیها طعم فوق العاده ای پیدا می كنند. لیمو مثل بقیه مركبات منبع مناسب ویتامین C است. لیمو برای پاكسازی دستگاه گوارش مفید است. لیمو را در آب گرم بچكانید و مصرف كنید. با این كار یك نوشیدنی گرم و ملایم و مدٌر بوجود می آید كه سم بدن را دفع می كند مخصوصاً زمانی كه بخواهید در برنامه غذایی خود پاكسازی سموم را داشته باشید. عطر لیمو برای تقویت روحی مناسب است. رایحه درمانها معتقدند این رایحه به تقویت سیستم عصبی كمك می كند.

از لیمو برای تقویت مو نیز استفاده می شود برای افرادی كه موی چرب دارند، مؤثر است. زیرا غدد چربی را تحریك می كند و با تولید چربی موها درخشانتر به نظر می رسند. آب لیمو به خاطر طعم بسیار خوب و قند بسیار کمی که دارد، در طبخ غذاهای مختلف و در نوشیدنیها استفاده می شود. بویژه برای محافظت از سیستم ایمنی بدن در زمستان و جلوگیری از سرماخوردگی سودمند است. لیمو در غذاهای فصل تابستان بویژه در سالادهای سرد مخصوص تابستان نیز استفاده می شود. لیمو معمولاً به همراه غذاهایی که با ماهی تهیه می شوند نیز مصرف می شود.



ادامه مطلب ...


سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:44 ::  نويسنده : hosin

مجله نشنال جغرافی در گزیده زیباترین تصاویر نجومی این هفته عکسهایی تماشایی از آسمان شب کاکتوسی، کهکشان یوفو و یک قوی شکننده را برگزیده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، مجله نشنال جغرافی این هفته نیز گزارش زیباترین تصاویر نجومی را که در هفته گذشته در سایتهای مختلف نجومی منتشر شده اند، معرفی کرد.
شب روی کاکتوسها
به نظر می رسد که این کاکتوسهای بزرگ می خواهند آسمان را لمس کنند. این عکس با نوردهی بالایی در جزیره Isla de Pescado گرفته شده است. این جریزه در بولیوی قرار دارد.
 

یک قوی شکننده
در پس زمینه ای از ستارگان، توده های گاز و گرد و غبار می درخشند. این عکس را تلسکوپ فضایی "گالکس" ناسا گرفته است. چشم انداز ماوراء بنفش این فضاپیما به دانشمندان اجازه می دهد که روی اجرام کیهانی در فاصله 10 میلیارد سال از زمین مطالعه کنند.
این عکس در صورت فلکی قو در فاصله بیش از هزار و 500 سال نوری واقع شده است. این سحابی باقیمانده ابرنواختری است که بین 5 هزار تا 8 هزار سال قبل وجود داشته است. این سحابی بسیار درخشان است چون گازهایی که در اطراف آن قرار دارد هنوز به خاطر موج ضربه ای ساخته شده از انفجار ستاره گرم هستند.
 

حفره ای از زیبایی درون
این عکس با وضوح تصویر بالا که از حفره "هاجکینز"، روی سیاره عطارد توسط کاوشگر مسنجر گرفته شده است به ما اجازه می دهد نگاهی به زیبایی بخش درونی آن بیندازیم.
مسنجر که در سال 2011 وارد مدار عطارد شد به دانشمندان کمک می کند که اسرار مختلف این سیاره از جمله تاریخ ژئولوژیکی، چگالی و ترکیبات هسته آن را حل کند.
 

نور کهکشانی
این نور درخشان در طیف مادون قرمز را تلسکوپ فضایی اسپیتزر از کهکشان مارپیچ NGC 891 گرفته است.
 

رنگهای مریخ
این، عکس جدیدی از منطقه "نیلی فوسائه" مریخ است. در این تصویر که توسط کاوشگر مدارگرد Mars Reconnaissance ناسا گرفته شده است سطح سیاره سرخ را همانند آمیزه ای از رنگها نشان می دهد.
 

کریسمس در ماه مارس
ستارگان درخشانی که در توده ستاره ای باز "درخت کریسمس" گردهم آمده اند نوری ساطع می کنند که گرد و غبار و گازهای سحابی مخروط را روشن می کند.
این توده ستاره و سحابی آن که همچنین با عنوان NGC 2264 نیز شناخته می شوند در فاصله حدود 2 هزار و 700 سال نوری در صورت فلکی تک شاخ قرار دارند.
 

غروب شگفت انگیز
این عکس هنری از سیاره Gliese 667 Cc ، سه خورشید را نشان می دهد که در سطح این "ابَر زمین" غروب می کنند. یک منظومه ستاره ای سه گانه با عنوان Gliese 667 در صورت فلکی عقرب محتوی این سیاره است.
این عکس برپایه اطلاعاتی که تلسکوپ HARPS از سیارات سنگی جمع آوری کرده ساخته شده است. ستارگان کوتوله سرخ بسیار رایج هستند. در راه شیری در حدود 160 میلیارد کوتوله سرخ وجود دارند.
 

 
کهکشان یوفو
این کهکشان مارپیچ متقاطع که با عنوان NGC 2683 شناخته می شود شبیه به بشقاب پرنده ای معلق در هوا است. به همین دلیل آن را با عنوان "کهکشان یوفو" نیز می نامند. این عکس را تلسکوپ فضایی هابل گرفت.

 



یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:32 ::  نويسنده : hosin

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

آمارها نشان داده که ذهن انسان در زمان های کوتاه و مکرر بسیار متمرکزتر از زمان های طولانی عمل می کند. بنابراین حتی اگر فقط ده دقیقه برای درس خواندن فرصت دارید، آن را به فواصل زمانی کوتاهتر تقسیم کنید. همچنین بهتر است پس از هر ده دقیقه درس خواندن به خودتان استراحت بدهید. از آنجا که مغز انسان به منظور ساخت پروتئین و تجدید نیرو به زمان نیازمند است، این روش کارایی بسیاری دارد. زمان استراحت به مغز فرصت جذب آموخته ها را می دهد، در مقابل درس خواندن برای مدت زمان طولانی نه تنها کسالت آور است بلکه باعث خستگی، ایجاد استرس و گیج شدن می شود، در نتیجه قدرت یادگیری را کاهش می دهد.
- با خیالی آسوده استراحت کنید
اگر زمان بشما اجازه می دهد به منظور تجدید قوا، یک روز کامل را به استراحت بگذرانید. با این کار ممکن است احساس عذاب وجدان کنید و مرتبا با خود بگوئید: باید امروز را هم درس می خواندم و زمان گرانبهایی را که به استراحت تخصیص داده اید، با استرس سپری کنید. اما فراموش نکنید که در حالت استرس مغز اطلاعات جدید را جذب نمی کند. یک روز را به فراغت بگذرانید و احساس بدی از درس نخواندن خود نداشته باشید.

- وضعیت جسمی خود را در نظر بگیرید

در زمانهایی که خسته، عصبانی، حواس پرت و شتاب زده هستید درس نخوانید. زمانی که مغز انسان در حالت آرامش است، مانند یک اسفنج اطلاعات را جذب می کند، برعکس زمانی که استرس دارید، تلاش شما برای یادگیری بی فایده است، زیرا در چنین حالتی مغز اطلاعات را دفع می کند. هیچگاه در زمانی که فکر شما به چیزهای دیگری مشغول است، خود را مجبور به درس خواندن و یادگیری نکنید، این کار چیزی جز اتلاف وقت نیست.

- درس ها را در همان روز مرور کنید

زمانی که چیز جدیدی یاد می گیرید، سعی کنید در همان روز نکات مهمش را دوره کنید. با گذشت چند روز، برای یادآوری آن مطالب به تلاش بیشتری نیاز خواهید داشت. به هر حال یک مرور سریع در انتهای روز، باعث ماندگاری بیشتر در مغز و یادآوری آسانتر مطالب خواهد بود.

- مرحله به مرحله پیش بروید

ممکن است باور نداشته باشید که همیشه از کل به جزء و از بزرگ به کوچک رسیدن، روش کارایی در امر یادگیری در سنین مختلف است. در زمان درس خواندن ابتدا سعی کنید یک درک کلی از مطلب داشته باشید سپس وارد جزئیات شوید، با این روش امکان موفقیت شما بیشتر می شود.

- محیطی مناسب برای درس خواندن فراهم کنید
همیشه فراهم کردن محیط مناسب برای درس خواندن را در اولویت اول قرار دهید. به طور مثال اگر به سکوت احتیاج دارید، تمام سعی تان را برای ایجاد یک مکان دور از سر و صدا برای موفقیت در درس خواندن، به کار بگیرید.

- میزان خستگی مغزتان را در نظر داشته باشید
کاملا طبیعی است که گاهی مغز انسان در اثر خستگی، مطالب را فراموش می کند. این امر هرگز بدان معنا نیست که شما آدم کودنی هستید. پس به جای عصبانی شدن، سعی کنید چنین حالتی را پیش بینی کنید و با آن کنار بیایید. تصور کنید که مغز شما لایه های اطلاعات را به ترتیب روی هم می چیند، با قرار گرفتن اطلاعات جدید در سطوح بالا، اطلاعات لایه های پایین تر کهنه شده و به آسانی قابل دسترس نخواهند بود، بنابراین به فراخوانی شما دیرتر جواب می دهند، مرور کردن تنها روش جلوگیری از چنین پیشامدی است.

- با برنامه ریزی مناسب، درس خواندن را به عادت تبدیل کنید
عموما اگر ساعات مشخصی از روز را برای درس خواندن برنامه ریزی کنید، خیلی زود به آن عادت خواهید کرد. بدون تخصیص ساعات مشخصی از روز، ممکن است هیچگاه وقت درس خواندن پیش نیاید. یک روش مناسب برای این کار یادداشت کردن زمان در دفتر روزانه است، درست مثل اینکه از پزشک وقت گرفته اید، مثلا در دفتر یادداشت خود بنویسید : ۲ تا ۴ بعد از ظهر درس خواندن.

- هدف داشته باشید
یکی از دلایل اصلی که باعث می شود افراد به اهداف خود نرسند این است که معمولا آنها را دست نیافتنی می پندارند. در صورتی که با برنامه ریزی و مدیریت صحییح می توان به کلیه اهداف خود دست یافت. کافی است سعی کنید فرق بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را دریابید، اهداف بلند مدت را مانند یک رویا در ذهن بپرورانید و نگه دارید، در عین حال فعالیت های روزانه زندگی را به اهداف کوتاه مدت اختصاص دهید.

- ناامیدی دشمن یادگیری است
افرادی که دائما خود را به دلیل کندی در یادگیری سرزنش می کنند، حتی اگر پیشرفتی مناسب و قوه یادگیری بالایی داشته باشند، همواره در استرس به سر می برند. در مقابل افرادی که به خود و سرعت یادگیری شان اطمینان دارند، حتی اگر از هوش و استعداد کمتری نسبت به گروه قبل برخوردار باشند، نتیجه کارشان بهتر است، زیرا این افراد انرژی خود را صرف نگرانی و حساسیت های بی مورد نکرده، آهسته و پیوسته پیش می روند.



یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:27 ::  نويسنده : hosin

غذاهای سالم یعنی غذاهای کم چرب

بسیاری از افراد فکر می‌کنند غذاهای سالم یعنی غذاهای بسیار کم چرب؛ اما این تصور اشتباه است. اولاً، بسیاری از غذاهای کم چرب، غذاهای سالمی نیستند. مثلاً اگر ماست کم‌چرب، اسنک‌ها و غذاهای آماده پر از نمک، قند و برخی افزودنی‌های دیگر باشند، با وجود کم چرب بودن، بسیار مضر خواهند بود. در ضمن تمام چربی‌ها مثل هم نیستند و برخی از آن‌ها واقعاً برای بدن ما مفیدند؛ مثلاً چربی‌های تک اشباعی موجود در آووکادو،روغن زیتون و آجیل‌ها برای کاهش وزن، سلامت قلب و کاهش کلسترول بدن هستند. هنگام مقایسه غذاها با یکدیگر، بهتر است اول به نوع چربی موجود در آن‌ها و اینکه چقدر ارزش غذایی دارند، فکر کنید و بعد به مقدار چربی موجود در آن‌ها.

هر چه طبیعی‌تر، سالم‌تر

اینکه هر چه غذا طبیعی‌تر باشد، سالم‌تر است، درست نیست. همین غذاهای طبیعی نیز نباید از قند، نمک و چربی‌های اشباع شده انباشته باشند. خوردن غذاهای طبیعی در حد امکان توصیه می‌شود؛ اما هنگام استفاده از آن‌ها نیز مواد تشکیل دهنده‌شان را چک کنید تا مطمئن شوید به همان اندازه که به نظر می‌رسند، سالم هستند یا خیر.

سیب‌زمینی‌ها بهترین انتخاب

با تأکیدی که این روزها بر خوردن بیشتر میوه‌ها و سبزیجات می‌شود، بیشتر مردم فکر می‌کنند یکی از بهترین انتخاب‌ها در این زمینه سیب‌زمینی است؛ در حالی که چیپس‌ها از همین سیب‌زمینی تهیه می‌شوند و به هیچ وجه مصرف آن‌ها توصیه نمی‌گردد. بله حقیقت این است که سیب‌زمینی بهترین انتخاب نیست. با آنکه سرشار از فیبر، ویتامین‌های B و پتاسیممی‌باشد، آن را جزء غذاهای پرنشاسته می‌دانند، نه میوه‌های بسیار سالم. برای آنکه به رژیم غذایی خود سبزیجات بیشتری بیفزایید، بهتر است به جای سیب‌زمینی پخته معمولی از سیب‌زمینی شیرین استفاده کنید.

میوه‌های تازه؛ تنها گزینه

خوشبختانه روش‌های دیگری نیز برای مصرف میوه‌ها و بهره‌مندی از خواص آن‌ها وجود دارد. در حالی که مصرف میوه‌های تازه به شدت توصیه می‌شود (چرا که هم باعث احساس سیری و هم تأمین سلامت بیشتر می‌شوند)، می‌توانید از آن‌ها به صورت‌های دیگر نیز استفاده کنید؛ مثل آب‌میوه‌ها، میوه‌های خشک، میوه‌های فریز شده، کنسروی و حتی دسرهای میوه.

درست است که این مواد نمی‌توانند جای غذا و میوه‌های تازه را بگیرند و زیاده‌روی در مصرف آن‌ها حتی می‌تواند باعث چاقی و خطرات دیگر شود، اما بسیاری از ویتامین‌ها و املاح مورد نیاز بدن را تأمین می‌کنند. پس می‌توانید در مواقعی که دسترسی به میوه تازه ندارید و یا منع مصرف از میوه‌های معمولی را دارید، به صورت منطقی از آن‌ها استفاده کنید.

گیاه‌خواران دچار کمبود پروتئین می‌شوند

یکی از شایع‌ترین سوء تفاهم‌ها در مورد افراد گیاه‌خوار این است که در برنامه غذایی آن‌ها به اندازه کافی پروتئین وجود ندارد. یکی از دلایل این طرز فکر این است که بدن برای حفظ سلامت خود نیاز به پروتئین زیاد دارد؛ اما پژوهش‌ها نشان می‌دهند که مصرف پروتئین به مقدار زیاد برای سلامتی مضر است و در واقع رژیم گیاه‌خواری به خاطر برخورداری از این ویژگی تأثیر زیادی در افزایش طول عمر و حفظ سلامت دارد. دومین دلیل این سوء تفاهم این است که مردم گوشت را مهم‌ترین منبع تأمین پروتئین می‌دانند؛ در حالی که پروتئین در بسیاری از سبزیجات به مقدار فراوان جود دارد و از طرفی این سبزیجات عاری از چربی‌های اشباع شده موجود در گوشت هستند و می‌توانند برای سلامت بسیار هم مفید باشند.

عدم تحمل غذاها همان حساسیت غذایی است

بسیاری از مردم حساسیت غذایی را همان عدم تحمل غذایی می‌دانند؛ اما این دو یکی نیستند. بسیاری از افراد که معتقدند حساسیت غذایی دارند، در واقع دچار عدم تحمل غذایی هستند. با اینکه حساسیت غذایی شیوع کمی در میان مردم دارد، تأثیر آن بسیار زیاد است و سیستم دفاعی بدن را نیز درگیر می‌کند. علائم حساسیت غذایی بسیار شدید و حتی گاه خطرناک است. اما عدم تحمل غذایی، در اصل دستگاه گوارش را درگیر می‌کند، یعنی دستگاه گوارش هضم برخی غذاها را به سختی انجام می‌دهد. این عارضه هر چقدر هم که ایجاد ناراحتی کند، سلامت و زندگی فرد را تهدید نمی‌کند.

آب معدنی سالم‌تر از آب شیر

همیشه و همه جا به ما توصیه می‌شود که برای حفظ سلامت خود بیشتر آب بنوشیم و برخی از ما به اشتباه فکر می‌کنیم که آب معدنی سالم‌تر از آب شیر است؛ اما هیچ دلیل علمی برای اثبات این قضیه وجود ندارد. حتی برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که برخی از آن‌ها چندان هم سالم نیستند. در تحقیقاتی که چندی پیش در مورد آب‌های بطری و آب‌های شیر به عمل آمد، ثابت شد که ۲۵ درصد از آب‌های بطری از همان آب شیر پُر می‌شوند! برخی آن‌ها هم حاوی مواد شیمیایی مثل «فتالیت‌ها» هستند که باعث بر هم خوردن تعادل هورمونی می‌شوند (البته اگر به میزان زیاد مورد مصرف قرار بگیرند).

شکر قهوه‌ای سالم‌تر از شکر سفید

بسیاری از مردم به اشتباه فکر می‌کنند که شکر قهوه‌ای نیز همانند برنج قهوه‌ای و نان قهوه‌ای سالم‌تر از نوع سفید آن می‌باشد؛ اما این تصور کاملاً اشتباه است. البته شکر قهوه‌ای مقدار کمی املاح در خود دارد، اما این مقدار آنقدر جزئی است که در واقع هیچ منفعتی از آن‌ها نصیب شما نمی‌شود. شکر قهوه‌ای نیز مثل شکر سفید است؛ با همان مقدار کالری و همان خطرات. همان خطراتی که شکر سفید دارد، شکر قهوه‌ای نیز دارد؛ مثل بیماری‌های قلبی، خرابی و از بین رفتن دندان‌ها، چاقی و …

غلات صبحانه؛ صبحانه ایده‌آل

این طرز فکر کاملاً اشتباه است. شکر استفاده شده در مواد غذایی بسته‌بندی شده که از غلات تهیه می‌شوند، بسیار بالاست؛ حتی در سالم‌ترین برندها.

بر اساس پژوهش‌ها، فقط یک صدم برندهایی که محصولات غذایی حاوی غلات تهیه می‌کند، به مقدار سالم چربی قند و نمک دارند. بله کاملاً درست است که بسیاری از این غلات حاوی ویتامین‌ها و املاح معدنی هستند، اما اگر بتوانید این مواد مغذی را از طریق مواد طبیعی به دست آورید، بسیار بهتر است. مثلاً جو، نان و تخم‌مرغ بخورید. این انتخاب‌ها برای صبحانه ایده‌آل‌ترند.

هوس خوردن = کمبود

یکی از بزرگ‌ترین سوء تفاهم‌ها در مورد هوس خوردن غذا این است که بدن دچار کمبود آن شده و باید هر چه زودتر برطرف شود. در این رابطه باید گفت، هوس خوردن چیزی فقط مربوط به فکر و ذهن خود می‌شود. اغلب مردم وقتی که هوس خوردن چیزی می‌کنند، با سالم بودن و خاصیت آن کاری ندارند. مثلاً معمولاً بیشتر ما هوس خوردن پیتزا و برخی غذاهای فست‌فودی را می‌کنیم و هیچ ارتباطی بین این موضوع و کمبود مواد مغذی در بدن وجود ندارد. هوس خوردن غذاهای شیرین، پر شکر و پر از چربی‌های اشباع‌شده نه تنها به سلامتی کمک نمی‌کند، بلکه آن را به خطر هم می‌اندازد.



یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:12 ::  نويسنده : hosin

www.Iranvij.ir | گروه اینترنتی ايران ويج ‌

محمد علی کشاورز به روایت محمدعلی کشاورز

مصاحبه با پیشکسوت سینما به مناسبت تولد ۸۲ سالگیش

 

www.Iranvij.ir | گروه اینترنتی ايران ويج ‌

۲۶ فروردین ماه، محمد علی کشاورز بازیگر پیشکسوت سینمای ایران ۸۲ ساله شد.
این بازیگر که این روزها دوران نقاهت بیماری را در خانه‌اش می گذراند، متولد ۲۶ فروردین ۱۳۰۹ در اصفهان است و از سال ۱۳۲۷ با نمایش «هیاهوی بسیار برای هیچ» فعالیت بازیگریش را آغاز کرد و در سال ۴۳ با فیلم «شب قوزی» وارد سینما شد.
وی تا به امروز ایفاگر نقش‌های ماندگاری در تاریخ سینما بوده است که از جمله آنها می‌توان به فیلمهای «خشت وآینه»، «آقای هالو»، «رگبار»، «صادق کرده»، «شطرنج باد»، «کمال‌الملک»، «مردی که موش شد»، «کفش‌های میرزا نوروز»، «مادر»، «پول خارجی»، «دلشدگان»، «روز واقعه»، «ناصرالدین شاه اکتورسینما» ، «خسوف»، «زیردرختان زیتون»، «غزال» و مجموعه‌های «دایی جان ناپلئون»، «هزاردستان»، «افسانه سلطان وشبان»، «سربداران» ، «گرگ‌ها»، «پدرسالار» و «روشن‌تر از خاموشی» اشاره کرد

www.Iranvij.ir | گروه اینترنتی ايران ويج ‌

این بازیگر بعد از سالها کم کاری در فیلم «فرزند صبح» مقابل دوربین رفت و ایفاگر نقش کوتاهی بود که تا به امروز آخرین فعالیت بازیگری‌اش محسوب می‌شود.

محمدعلی کشاورز در معدود گفت‌وگوهای تفصیلی که داشته است در سال ۸۶ پاسخگوی سوالات شد و درباره‌ی نزدیک به ۶۰ سال حضورش در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون سخن گفت که در آستانه سالروز تولد این بازیگر به بازخوانی بخش‌هایی از آن می‌پردازیم.

دوران کودکی

من در جلفای اصفهان که محله‌ای ارمنی‌نشین است به دنیا آمدم، جایی با سابقه طولانی در زمینه موسیقی، نقاشی، منبت‌کاری، قالی‌بافی، قلم‌کاری و قلم‌زنی. مردم آنجا اکثرا با ترانه‌های محلی و اجتماعی همچنین اشعار سعدی و حافظ همخو بودند و شب‌های طولانی زمستان می‌نشستند وشاهنامه می‌خواندند و در قهوه‌خانه‌ها هم همیشه بحث «نقالی» داغ بود.

تئاترهایی هم به زبان ارمنی اجرا می‌شد که از همان زمان برایم بسیار اثرگذار بود. حتی برای اولین‌بار سالن تئاتر به صورت «جعبه ایتالیایی» در جلفای اصفهان ساخته شد که هنوز هم وجود دارد.

ادیان مختلف بدون آنکه برخورد قومی با هم داشته باشند زندگی می‌کردند و تئاتر می‌گذاشتند. من به کودکستان مریم می‌رفتم و مدیر آنجا فردی بود به نام «گراویدار» که زبان ایتالیایی و فرانسه را خیلی خوب می‌دانست و به ادبیات فارسی هم بسیار مسلط بود و راجع‌به اشعار سعدی، حافظ، فردوسی، مولوی و شعرای اصفهان بحث می‌کرد این گفتگوها و بحث‌های فرهنگی که می‌شد روی ما بسیار تاثیر می‌گذاشت به خصوص اینکه در دوران کودکی و نوجوانی بودیم و این مسائل برایمان تازگی داشت.

من بسیار تحت تاثیر فضای بسیار زیبا و قشنگ اصفهان بودم. به خصوص کاشی‌کاریهای مساجد که هنوز هم بعد از گذشت صدها سال پا برجاست و کسی نتوانسته مثل آنها کار کند. آن زمان نه تلویزیون بود و نه رادیو و ما به تماشای نمایشنامه‌هایی که در قهوه‌خانه‌ها برای تفریح وسرگرمی مردم اجرا می‌شد می‌نشستیم. حدود ۱۲ سال داشتم که کم‌کم سینما هم آمد ،در آن روزگار پدیده جدیدی محسوب می‌شد.

اکثر معلم‌های ما از تهران فارغ‌التحصیل شده بودند و آنها مسائل جدیدی را به ما می‌گفتند و یواش یواش ما را به تئاتر و سینما علاقمند کردند. خانواده‌ام هم هیچ مخالفتی برای وارد شدنم به کارهای هنری نداشتند. در مدرسه تئاترهایی را کار می‌کردم که بیشتر مسائل وطن‌پرستی در آنها مطرح می‌شد و به موضوعاتی همچون علم بهتر است یا ثروت می‌پرداختیم.

ورود به هنرستان هنرپیشگی

بعد از گرفتن دیپلم در دبیرستان «ادب» به تهران آمدم و بعد از گذراندن دوران سربازی چون کار خاصی نداشتم از زور بی‌کاری بعد از دادن کنکور به هنرستان هنرپیشگی رفتم و دوره سه ساله را در آنجا گذراندم، در آن دوره‌ ۲۰ نفر حضور داشتند واسماعیل شنگله و جمشید لایق از هم دوره‌هایم بودند. اساتید خوبی مثل استاد نامدار، مهرتاش، دکتر نصر، خان ملک، ساسانی، صدری، گرمسیری و جنتی عطایی آنجا بودند و رشته‌های مختلف را به ما درس می‌دادند.

همزمان با تحصیل در هنرستان هنرپیشگی نوشین و دار و دسته‌اش بعد از سال ۳۲ به خاطر مسائل سیاسی کنار رفته بودند و تئاترهایی مثل دهقان و جامعه باربد وجود داشت که ما به تماشای نمایش‌هایی که در آنجاها اجرا می‌شد، می‌رفتیم و کارهای کوچکی هم در هنرستان انجام می‌دادیم و بعد از فارغ‌التحصیلی جذب کار شدیم.

اجرای نمایش‌های تک پرده‌ای در تلویزیون

از سوی اداره هنرهای دراماتیک چند استاد از فرنگ آورده بودند و تئاتر را به صورت اختیاری آموزش می‌دادند که من به همراه نصریان، شنگله، کرامت، والی و خسروی در این کلاس‌ها حضور پیدا کردیم. کم‌کم تلویزیون ایران شکل گرفت و بچه‌هایی که در عرصه تئاتر کار می‌کردند جذب تلویزیون شدند و نمایش‌هایی را به مدت نیم ساعت اجرا می‌کردیم. این درست در زمانی بود که بعد از کودتای ۲۸ مرداد تئاترها به صورت کاباره درآمده بود و مردم به طور کلی از آن زده شده بودند و کمتر به آن توجه می‌کردند.

یواش یواش مجذوب نمایش‌های ما ـ که توسط گروهی از جوانان تحصیل کرده تئاتر که به صورت تک پرده‌ای در تلویزیون اجرا می‌شد ـ شدند که اثر مستقیمی در کوتاهترین زمان می‌گذاشت، آن زمان سینما هم فعال شده بود و عده‌ای هم در آن حوزه مشغول بودند و بیشتر فیلمهای تجاری و سطح پایین ساخته می‌شد اما ما به خاطر اینکه اعتقادی به آنهایی که سناریو می‌نوشتند و فیلم می‌ساختند نداشتیم علی‌رغم درخواست‌هایی که می‌شد در فیلم‌ها شرکت نمی‌کردیم و رسالتی برای کار تئاترمان داشتیم.

تاسیس تئاتر سنگلج

بالاخره وزارت فرهنگ و هنر مجبور شد سالنی بسازد و سالن ۲۵ شهریور که الان سنگلج نام دارد، ساخته شد و ما با گروه هنرهای دراماتیک به آنجا رو آوردیم و چون ضعف نمایشنامه‌نویسی داشتیم مسابقاتی گذاشتیم و نمایشنامه‌هایی از بیضایی، رادی، کاردان و صیاد که ایرانی می‌نوشتند دریافت کردیم.

اجرای آنها با استقبال زیاد مردم همراه می‌شد، به طوریکه بلیط‌ها از یک ماه قبل رزرو و از قشرهای مختلف برای تماشا می‌آمدند. از جمله نمایش‌هایی که در آنجا اجرا کردیم می‌توان به «پستخانه»، «اشباح»، «افول»، «عروسی باقرخان»، «حکومت زمان خان»، «بختک»، «دشمنان»، «دوزخ»، «سیاوش برباد»، «سیاه زنگی دایره زنگی و مرد فرنگی»، «چند لحظه تا مرگ»و «مترسک شب»اشاره کرد.

در تئاتر سنگلج فقط باید نمایشنامه‌های ایرانی کار می‌شد. در آن زمان اداره هنرهای درماتیک رییسی داشت به نام دکتر فروغ که آنرا تاسیس کرده بود و بسیار به رفتار و اخلاق هنرمندان حساس بود و هر کسی که جزو اداره تئاتر می‌شد، حتما باید از خصوصیات اخلاقی و سواد کافی بهره می‌برد.

تاسیس دانشکده هنرهای دراماتیک

کمبود تحصیلات عالیه تئاتر احساس می‌شد و دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران هم با گنجاندن این رشته مخالفت کرده بود تا اینکه ما به همراه دکتر فروغ با زحمات زیادی که کشیدیم دانشکده‌ای را به نام دانشکده هنرهای دراماتیک با ریاست دکتر فروغ تاسیس کردیم که رشته‌های کارگردانی و هنرپیشگی تئاتر و رشته‌های دیگری مثل سینما، ادبیات دراماتیک و طراحی صحنه در آن تدریس می‌شد و اساتید فوق‌العاده خوبی هم در آنجا جمع شدند ما هم با توجه به اینکه پیش زمینه‌ای هم از هنرستان هنرپیشگی داشتیم در آنجا مشغول به درس خواندن شدیم و در دوره اول این دانشکده فارغ التحصیل شدیم که تعدادمان ۲۰ نفر بود. در دوره‌های بعد هم کسانی مثل سمندریان و شنگله که در اروپا تحصیل کرده بودند در آنجا مشغول به تدریس شدند.

ورود به سینما

از سال ۱۳۴۳ کم کم موج نو سینمای ایران شکل گرفت و افرادی همچون بهرام بیضایی، فرخ غفاری و داریوش مهرجویی به همراه افرادی دیگر شروع به کار کردند. با آمدن این افراد و کسانی که فارغ‌التحصیل رشته سینما دانشکده هنرهای دراماتیک بودند، ممنوعیتی هم که ما داشتیم برای حضور در سینما برای بعضی از فیلمهای ارزشمند لغو شد ومن در فیلم «شب قوزی» به کارگردانی فرخ غفاری حضور پیدا کردم.

آن زمان دیگر در تلویزیون و تئاتر بازیگر مطرح و چهره شناخته شده‌ای بودم و مردم من را می‌شناختند ضمن اینکه همزمان در تئاتر هم حضور داشتم. بعد از «شب قوزی» در«خشت و آینه»به کارگردانی ابراهیم گلستان بازی کردم که تعدادی از بچه‌های اداره تئاتر و افراد دیگری مثل فنی‌زاده، مشایخی، فرید و هاشمی با من همبازی بودند. گلستان از آدم‌های باشعور وداستان‌نویسان و کارگردانان خوبی بود و مستندهای خیلی خوبی هم می‌ساخت که همکاری با او تجربه خیلی خوبی برای‌ام بود.

«آقای هالو» وهمکاری با مهرجویی

مهرجویی بعد از اینکه به ایران آمد فیلمی را بنام «الماس ۳۳ » ساخت که فیلم بسیار بدی بود، کاری تجاری که هیچ موفقیتی را به دست نیاورد. بعد به همراه بچه‌های اداره تئاتر نظیر نصیریان، مشایخی، انتظامی و دکتر ساعدی «گاو» را ساخت که کار موفقی بود و بعد «آقای هالو» را که قبلا نصیریان نمایشنامه‌اش را کار کرده بود و سناریوی آن را نوشته بود را با هم کار کردیم.

آن زمان بازی در «قیصر» هم به کارگردانی مسعود کیمیایی به من پیشنهاد شد که نقش «فرمان» را ایفا کنم. اما با وسواس خاصی که داشتم و دارم دوست نداشتم در آن فیلم باشم و در واقع گروه خونی‌ام به آنها نمی‌خورد و معتقد به آن کارها و آن نوع سینما نبودم و از بچه‌های تئاتر تنها مشایخی در آن فیلم بازی کرد. کارگردانهای فرهیخته‌ای بودند که اجازه داشتیم با آنها کار کنیم و حق شرکت در کارهای تجارتی را نداشتیم خود بچه‌ها هم آنقدر شعور و سواد داشتند که خودشان هم در چنین فیلم‌هایی بازی نمی‌کردند.

«رگبار» و «صادق کرده» «رگبار»را با بهرام بیضایی کار کردم که در سال ۵۱ ساخته شد. بیضایی از نمایشنامه نویسان خوب تئاتر بود که از این طریق با هم آشنا بودیم. همین الان هم از پژوهشگران خوب سینماو تئاتر است.

در«رگبار»که اولین فیلم بیضایی بود فنی زاده، معصومی، فرید و لایق بازی داشتند. «صادق کرده»هم اولین ساخته تقوایی بود که در همان سال ساخته شد. بعد ها هم این همکاری در «دایی جان ناپلئون» تکرار شد و آن زمان دوران اوج شکوفایی تقوایی بود. در «صادق کرده»سعید راد، خوروش، احمدی، داورفر و انتظامی بازی می‌کردند که تعدادی از بچه‌های اداره تئاتر بودیم و بعدها فخری خوروش هم به اداره تئاتر آمد.

«کاروانها» وهمکاری با آنتونی کوئین

در سال ۵۵ کارگردان فیلم «کاروانها» که محصول مشترکی از ایران و آمریکا آلمان و فرانسه بود کارهای سینما و تئاتر من را دیده بود و خواست در کارش بازی داشته باشم. این فیلم به زبان انگلیسی در اصفهان فیلمبرداری می‌شد و به همراه من، وثوقی، گرامی، کهنمویی و طباطبایی هم حضور داشتند و سایر گروه کاملا خارجی بودند. آنتونی کوئین ومایکل سارازیب از دیگر بازیگرانی بودند که در این فیلم حضور داشتند. با حضور در این فیلم تجربه‌های بسیار زیادی کسب کردم.

کار من بیشتر با آنتونی کوئین بود او نقاش خیلی خوبی بود و شطرنج را هم فوق العاده بازی می‌کرد. موزیک را خیلی خوب می‌دانست و بسیار خوب می‌خواند و در مجموع آدم باشعور و باسوادی بود گفتگوهایی که با هم می‌کردیم برایم جالب بود که می‌گفت آرزو دارم یک بار روی صحنه تئاتر بروم و وقتی فهمید من هنرپیشه تئاتر هستم گلایه کرد که چرا زودتر نگفته‌ام. ما خیلی با هم رفیق شدیم و بحث و گفتگوهای زیادی با هم می‌کردیم، حتی یک بار یکی از فیلمهایش در اصفهان اکران می‌شد و با هم به تماشای آن رفتیم و اینکه می‌دید صدایش به فارسی دوبله شده است برایش جالب بود و با شوخی می‌گفت؛ کی فارس صحبت کردم که خودم خبر ندارم؟!.

«کاروانها» در ایران اکران نشد اما در آمریکا و سایر کشورها نمایش گسترده‌ای داشت، من در طول حضورم در این فیلم دیدم که چقدر اینها به کارشان مسلط هستند، حتی در صحنه‌ای که هلی کوپتر می‌آمد جوری صدابرداری می‌کردند که فقط صدای بازیگر گرفته شود.

حتی در صحنه‌ای مقابل آنتونی کوئین بازی داشتم که یک مرتبه مدیر فیلمبرداری کات داد و وقتی علت را پرسیدم گفت: باد ملایمی آمد که روی نور اثر می‌گذارد و آنرا خراب می‌کند. دیدم چقدر در کارشان دقت دارند و آنرا عاشقانه دوست دارند، حتی در سر یکی از صحنه‌ها اختلافی میان آنتونی کوئین و کارگردان بوجود آمد و مجبور کردند فیلمنامه‌نویس اصلی از انگلستان بیاید و صحنه‌ها را عوض کند و در واقع همه چیز با دلیل و منطق بود و بسیار به کارشان احترام می‌گذاشتند، مسائلی که در سینمای آن زمان ایران اصلا مطرح نبود. «کاروانها» آخرین فیلمی بود که قبل از انقلاب بازی کردم.

من در فیلم «صحرای تاتارها» هم که محصول مشترکی با ایران بود نیز بازی کرده بودم. در واقع آقایی فرانسوی مصاحبه‌ای با من راجع به تئاتر داشت و بعد من را به کارگردان این فیلم معرفی کرده بود. در «صحرای تاتارها» با ماکس ماکسیدوف که یکی از بازیگران توانای جهان بود، هم بازی بودم که آدم بسیار باشعور و بامعلومات بود و حتی ادبیات ایران را خوانده بود و تاریخ ایران را خیلی خوب می‌دانست، بخصوص معماری ایران را، از او هم چیزهای زیادی یاد گرفتم «صحرای تاتارها»در ایران اکران شد.

فعالیت در بعد از انقلاب اسلامی

در بعد از انقلاب اسلامی از اداره تئاتر بازنشسته شدم و با توجه به اینکه محیط سینما بطور کلی خوب شده بود و کارگردانهای جوان و خوبی وارد آن شدند، بیشتر در آن به فعالیت پرداختم. با توجه به اینکه مشکلی هم برای ادامه کار نداشتم . «برزخی‌ها» اولین فیلم من در بعد از انقلاب بود، ایرج قادری کارگردان این فیلم بود و دیدم واقعا شکل سینما را خوب می‌داند و بازی‌های خوبی می‌گرفت. فردین هم در این فیلم حضور داشت که آن هم آدم بسیار شریفی بود و نمی‌دانم چرا نگذاشتند کار کند.

«هزار دستان» و اولین همکاری با علی حاتمی

سال ۵۹ مشغول بازی در سریال «سربداران» بودم که علی حاتمی «هزار دستان» را شروع کرد و این اولین کار من با او بود. البته قبلا نمایشنامه‌هایی که نوشته بود را در تئاتر کار کرده بودم. علی از بچه‌هایی بود که از اداره هنرهای دراماتیک بیرون آمد و در رشته ادبیات دراماتیک تحصیل می‌کرد و در بعضی کلاس‌ها با هم بودیم. فیلم‌های خوبی هم ساخته بود مثل «سوته دلان»و «ستارخان» و در واقع فیلمنامه ‌نویس ماهری بود و هنوز کسی روی دست او در دیالوگ نویسی بخصوص در زمان قاجار بلند نشده است.

سر «هزار دستان»به من گفت: حالا دیگر باید با من کار کنی. او فیلنامه‌اش را به کسی نمی‌داد البته اینکه می‌گویند چیزی آماده نداشت اشتباه است، علی همه چیزش آماده بود منتهی دست کسی نمی‌داد و فقط به تعداد معدودی که با آنها آشنا بود می‌داد. «هزار دستان» را من، مشایخی و انتظامی خواندیم ولی به خیلی از بازیگران نداد. حتی اینکه می‌گویند سرکار می‌آمد و می‌نوشت اصلا درست نیست، تمام این چیزها را علی قبلا نوشته بود منتهی وقتی سر صحنه می‌امد آنها را به کسانی که باید بازی می‌کردند می‌داد.

وقتی نقش «شعبان بی مخ» را به من پیشنهاد کرد گفتم:اجازه بده روی نقش مطالعه کنم و ببینم دوستش دارم یا نه، دیدم با این کار می‌شود یک تجربه کار هنرپیشگی کرد. با جاهل‌های قدیمی و لوطی‌های محله‌های مختلف صحبت کردم تا به نقش نزدیک شوم. نزدیک به ۵ بار هم گریمم عوض شد که هر بار ۴ ساعت طول می‌کشید من و انتظامی سنگین ترین گریم را داشتیم. به هر حال شروع به کار کردیم.شعبان بی مخ نقشی بود که دوست داشتم و خوشبختانه از نظر مردم هم موفق بود.

علی هم دقت زیادی روی کار داشت و حتی به جزئیات می‌رسید. «هزار دستان»واقعه‌ای تاریخی به روایت علی حاتمی بود. او به همراه فرخ غفاری از پایه گذاران سینمای ملی بودند علی مطالعه زیادی داشت و مردم را خوب می‌شناخت و نقشش را به کسی می‌داد که بتواند آنرا حس کند و حتی وسایلی که در صحنه انتخاب می‌کرد، حتما باید اصل می‌بود و آنها را از موزه‌ها به امانت می‌گرفت که هنرپیشه با دیدن این اجسام قدیمی یک حس جدیدی را تجربه کند. بازیگرانش همه برایش مهم بودند چه آنکه نقشی بلند داشت و چه آنکه نقشش کوتاه بود.

در فیلم «کمال الملک» هم همکاری‌ام با علی ادامه پیدا کرد که نقش «اتابک اعظم» را بازی می‌کردم و برای این فیلم هم تحقیقات و مطالعات زیادی را انجام دادم.

بازی در دو فیلم کمدی «کفش‌های میرزا نوروز»و «مردی که موش شد»

در «کفش‌های میرزا نوروز» با نصریان بودم و در واقع همان گروه قدیمی‌مان بود. «مردی که موش شد» را هم برای احمد بخشی که دستیار علی حاتمی بود، بازی کردم او آنقدر دوست داشتنی است که گفتم هر کاری باشد برایت بازی می‌کنم، او بازوی حاتمی بود و حتی در صحنه‌هایی از «هزار دستان»، علی طاقت دیدن خون را نداشت و دکوپاژ را به «احمد بخشی» می‌داد و او صحنه‌ها را می‌گرفت، متاسفانه چون اهل زدوبند نیست و کم‌رو است الان کنار مانده، «مردی که موش شد» تجربه بازی خیلی خوبی برایم بود.

متاسفانه ما هنوز معنی طنز و کمدی را نمی‌دانیم و فیلمهایی که با این عنوان ساخته می‌شود بیشترلودگی است. فیلم سازان ما باید ژانرهای مختلف کمدی را بشناسند و بدانند که کمدی انواع و اقسام مختلف دارد که در ایران درست به آن پرداخته نمی‌شود. ما در این حوزه هنوز بازیگری مثل رضا ارحام صدر نداریم، این بازیگر طنز را بلد بود و مسائل اجتماعی را فی البداهه در این قالب مطرح می‌کرد.

و بسیار هم تاثیرگذار بود که تاکنون نظیرش بوجود نیامده است. من سر «جعفرخان از فرنگ برگشته» کار نیمه تمام علی حاتمی با این بازیگر همکاری داشتم که متاسفانه ۲۰ دقیقه آخر فیلم کارگردان عوض شد و من گفتم کارگردانم علی است و کار نمی‌کنم اما بچه‌های دیگر همکاری کردند و در نهایت هم فیلم بدی شد. به نظر من آدم باید برای حرفه و همکارش ارزش قائل شود و کارگردان یک فیلم فقط با درگذشت طرف عوض شود که این یک لوطی گری حرفه‌ای است.

«مادر» و «دلشدگان»

بعضی‌ها فکر می‌کردند این محمد ابراهیم فیلم «مادر» همان «شعبان بی‌مخ»است. در صورتی که «شعبان بی مخ»اصلا مغز نداشت و فقط زور زیاد داشت. ولی محمد ابراهیم آدمی بود که سواد داشت و حتی کمی آلمانی می‌دانست این شخصیت یک نوع بدبینی‌ خاصی نسبت به خانواده‌اش داشت، اما علاقه خاصی به مادرش داشت و نمی‌توانست احساسات درونی خودش را نشان دهد و حتی در صحنه آخر وقتی مادر می‌میرد، فقط به چادرش نگاه می‌کند و تمام غم‌های دنیا در چهره‌اش دیده می‌شود. اکبر عبدی هم در این فیلم بازی فوق ‌العاده‌ای داشت و به نظر من بهترین کار زندگی‌اش را انجام داد، بارها هم به او گفتم هر نقشی را قبول نکن که متاسفانه گوش نکرد.

سر فیلم «مادر»هم گفتگوهای زیادی را با علی داشتیم و او تمام لحظات را چک می‌کرد، سناریو قوی و زبان شعر گونه‌ای که در دیالوگ‌ها وجود داشت باعث ماندگاری این فیلم شد. یکی از بدترین خاطراتم سر این فیلم فوت «شیرعلی قصاب»هنگام بازی بود که سنگ کوب کرد و مرد و قسمتهای دیگری که بازی داشت عوض شد.

ما در «دائی جان ناپلئون» هم با هم بودیم و حتی اولین باری که دیدمش بلند شدم و به او سلام کردم حتی در آن کار صحنه‌ای بود که باید برای «دایی جان»چایی می‌آورد و مطلبی را می‌گفت که دیالوگش را نمی‌توانست حفظ کند به او گفتم هر چه می‌توانی بگو، دوبلور درست می‌کند گفت: فقط فحش می‌توانم بدهم. گفتم: عیبی ندارد بگو. که آن صحنه را گرفتند و من به سرعت فرار کردم و بعد فهمیدم غلامحسین نقشینه ناراحت شده است. شیرعلی قصاب همیشه از اینکه قدش بلند بود خجالت می‌کشید.

«دلشدگان»آخرین همکاری من با حاتمی بود که صحنه‌هایی را هم در مجارستان گرفتیم این فیلم هم گفتاری بسیار زیبا داشت. به علی گفتم تهیه کننده کار خودت نباش، وقتی تو تهیه کننده باشی فکرت دو جاست ولی گوش نکرد. من در فیلم‌های بعد از انقلاب حاتمی، فقط در «حاجی واشنگتن» نبودم که نسبت به کارهای دیگرش فیلم زیاد خوبی هم نبود. حتی برای آخرین کارش «جهان پهلوان» قرار داد بستم و قرار بود نقش مربی تختی را بازی کنم و تحقیقات زیادی هم انجام دادم، سر آن کار هم به علی اصرار کردم تختی را نساز تا همان اسطوره‌ای که هست بماند، چون همه مسائل تختی را نمی‌توان مطرح کرد.

همکاری با عباس کیارستمی

من اولین بازیگر حرفه‌ای هستم که با کیارستمی کار کردم البته کاری را در قبل از انقلاب با بازیگران حرفه‌ای داشت، اما بعد از آن دیگر بیشتر با مردم عادی کار کرد. «زیر درختان زیتون» تجربه خیلی خوبی برایم بود. کیارستمی را از طریق فیلم‌هایش می‌شناختم که از من برای بازی در نقش کارگردان در این فیلم که نقشش خودش بود دعوت کرد.

من «در زیر درختان زیتون»به عنوان یک هنرپیشه حرفه‌ای کار نکردم، عباس هم از من همین را می‌خواست. او از تواناترین کارگردانهاست و دقیقا می‌داند که چه می‌خواهد قبل از اینکه کاری را شروع کند لوکیشن‌ها را انتخاب می‌کند و براساس آن سناریو می‌نویسد و دقیقا می‌داند کجا فیلمبرداری کند و رهبری فوق العاده خوبی در کار دارد.

«خسوف» و زنده‌یاد رسول ملاقلی پور

برای من باعث تاسف است که رسول در دوران جوانی فوت کرد. ما موقعی که «خسوف» را با هم کار کردیم هنوز آن رشد کامل را نکرده بود، اما بچه بسیار صادقی بود و می‌خواست روز به روز ترقی کند. آمد خانه من و گفت: باید در فیلمم بازی کنی سناریو را خواندم و قبول کردم. کاراکتر خاصی داشت و بعد از آن هم فیلم‌های خوبی ساخت و تکنیک و کارگردانیش بسیار بالا رفت و معتقدم رسول تنها کسی بود که درباره جنگ فیلمهای قشنگی ساخت. کارش را بسیار دوست داشت و به آن احترام می‌گذاشت من همیشه صداقت را در کارش می‌دیدم، فکر می‌کنم جای خالی رسول در سینمای ما نمود خواهد داشت.
 

سایر فیلم‌ها

«روز واقعه» یکی دیگر از فیلمهایی است که به خاطر بهرام بیضایی فیلمنامه‌نویس کار بازی کردم. در این فیلم نقش یک کشیش ارمنی را داشتم که بسیار کوتاه بود و در دو روز فیلمبرداری شد.

«پول خارجی»هم از فیلمهایی بود که توسط رخشان بنی اعتماد ساخته شد. این فیلم سناریو خوبی داشت و کار خوبی هم شد، اما نمی‌دانم چرا از نظر تماشاگر موفق نبود. با فریال بهزاد هم در فیلم «روزی که خواستگار»آمد همکاری داشتم که این فیلم هم فیلمنامه خوبی داشت که کوتاه شد و در بعضی صحنه‌ها هم به خاطر حضور شتر نمی شد درست کار کرد. اگر دو سه بازیگر بهتر درکار بودند فیلم بهتری می‌شد.

دوری از سینما

مدت زیادی است که دیگر فیلمی را بازی نکردم و دیدم دیگر محیط برایم مناسب نیست. من اعتقاداتی برای خودم دارم و به آنها پایبند هستم. به نظر من سینمای ما بعد از رفتن آقای ضرغامی از معاونت سینمایی افت محسوسی داشت و بیشتر به سمت تجارت رفته است. الان قصه‌هایی که نوشته می‌شود بسیار سطح پایین است و همه به هم شبیه شده‌اند و حتی بعضی فیلم‌هایی که در سال ۴۵ ساخته شده الان با نام دیگری دوباره ساخته می‌شود، پس آن خلاقیتی که باید در هنر باشد چه می‌شود؟

ما هنوز ریتم را نمی‌شناسیم هر کارکتری برای خودش ریتمی را دارد، من را به عنوان یک حاجی بازاری انتخاب می‌کنند در حالیکه ریتم حرکتی و بیانی‌اش با من فرق می‌کند و باید آنقدر تلاش و کوشش کنم که آن نقشش را بشناسم و بازی کنم. راز اینکه کارگردانها و هنرپیشه‌های خوب دنیا جاودانه می‌مانند همین است. نقشی را به من پیشنهاد می‌کنند و توافق نمی‌کنم اما بعد می‌بینم یک آدم مثلا، لاغر به جای من بازی می‌کند و نمی‌فهمم این انتخاب برچه اساس بوده است.

بعد از انقلاب کارگردانهای بسیار خوبی مثل رخشان بنی اعتماد، مجید مجیدی، ابراهیم حاتمی کیا و کمال تبریزی وارد سینما شده‌اند و دهه ۶۰ تا اواسط دهه ۷۰ دورانی موفق را هم سپری کردیم. اما الان روابط جای همه چیز را گرفته و آن چیزی که داشتیم از دست دادیم. فیلمها به سمت عشق‌ها و خنده‌های الکی، مبارزه با اعتیاد و اکشن رفته و غباری از تجارت روی همه فیلم‌های ما سایه افکنده است. امیدوارم دوستان جوان به جای تجارت به فرهنگ و هنر فکر کنند. ما الان از نبود فیلمنامه نویس خوب رنج می‌بریم و هنوز تهیه‌کننده‌ای که از هنر سررشته داشته باشد، نداریم و طرف به صرف اینکه پولدار است تهیه کننده می‌شود و پول می‌گذارد تا آن را برداشت کند.

فکر می‌کنند وقتی فیلمی زیاد فروش می‌کند حتما فیلم خوبی است در صورتی که اینگونه نیست و وقتی مردم از سینما بیرون می آیند اصلا به اتفاق‌هایی که در فیلم افتاده فکری نمی‌کنند. الان در باز شده و هنرپیشه را از خیابان انتخاب می‌کنند. بالاخره فیلتری باید باشد و هنرپیشه‌ای که می‌خواهد وارد سینما شود باید از فیلتر رد شود و بازیگری که عضو سندیکا نیست، نباید اجازه کار داشته باشد که متاسفانه اینگونه نیست.

کار هنر باند بازی و دسته بندی نیست. ما در حال حاضر هیچ چیزی که از حقوق هنرپیشه دفاع کند نداریم وقراردادهایی هم که بسته می‌شود، همه یک طرفه به نفع تهیه کننده است. متاسفانه باند تهیه‌کننده‌ها روی سینمای ایران سایه انداخته‌اند و صاحبان سینما هم اعمال نفوذ می‌کنند، خانه سینما هم تحت باند آنها قرار گرفته است مدیریت هنری ما مشکلات زیادی دارد که امیدواریم مرتفع شود.

سریالها

من بعد از سال ۷۵ بیشتر در تلویزیون کار کردم. در آنجا باند بازی کمتر بود و آقای ضرغامی هم که درصدا و سیما هستند باعث شد بیشتر به بازی در سریالها بپردازم و البته در این حوزه هم بیشتر با سعید سلطانی و اکبر خواجویی کار می‌کنم. اخلاق برای من اهمیت زیادی دارد و محیط کار این افراد بسیار سالم است. بعضی اوقات هم مجبور شده‌ام برای گذران زندگی‌ام با افراد دیگری کار کنم که بیشتر کارمان به درگیری رسیده است.

از جمله سریالهای موفقی که داشتم «پدرسالار»است که بسیار در جامعه نفوذ کرد و هنوز هم بعد از گذشت سالها از پخشش هنوز هم از آن یاد می‌شود و هیچ وقت هم بررسی نشد چه عاملی باعث شد تا این سریال اینقدر میان اقشار مختلف مردم نفوذ کند. حتی در تاجیکستان هم طرفداران زیادی پیدا کرده و وقتی برای هفته فرهنگی به آنجا رفته بودم مردمش من را به عنوان اسدالله خان می‌شناختند.

«خانه‌ای در تاریکی»، «رسم شیدایی»، «کهنه سوار» و «مزرعه آفتاب گردان»از دیگر کارهایم طی این سالها بوده‌اند و آخرین کارم هم سریال «سالهای برف و بنفشه»به کارگردانی سعید سلطانی است. از میان سریالهایی که بازی کردم به «هزار دستان» چون با علی بودم یک حالت نوستالژی دارم و «پدر سالار»، «سربداران»، «سلطان و شبان» که یک کار کمدی قشنگ بود را هم دوست دارم . کارهای سریالم را زیاد به خاطر نمی‌آورم.
 

 

تئاتر امروز

من در بعد از انقلاب دیگر کار تئاتر نکردم و گفتم جوانها بیایند و شروع به کار کنند. تئاتر در کشور ما افت و خیزهای زیادی داشت و بهترین دورانش دهه ۵۰ بود که حرکت عظیمی در کل کشور انجام شد و در بعد از انقلاب هم در دوران ریاست آقای منتظری در اداره کل هنری نمایشی اقدامات خیلی خوبی شد و جانی دوباره به تئاتر بخشید و نگذاشت بمیرد.او به شهرستانها می‌رفت و بودجه می‌گرفت و به همین صورت تئاتر را زنده نگه می‌داشت کسانی که بعد از او ‌آمدند زیاد اهل تئاتر نبودند و از هم گسیختگی پیدا شد.

متاسفانه در کشور ما کسانی که می‌آیند و تجربه پیدا می‌کنند یک مرتبه عوض می‌شوند . در طول این سالها دو نمایش را دیده‌ام که یکی بسیار بد بود و دیگری کاری از سیما تیرانداز بود که نسبتا خوب بود اگر تئاتر ما رشد نکند سینما و تلویزیون هم رشد نخواهند کرد. تئاتر باید موجودیتی هنری داشته باشد و به هیچ جناحی وابسته نباشد شهرداری هم باید کمک کند تا سالنهای خوب وجود داشته باشد و این امکان فراهم شود که بازیگر کار کند و مردم به تماشا بنشینند.

جوایز

فقط یک بار برای فیلم «مادر»کاندید دریافت سیمرغ بلورین شدم که آن هم به خسرو شکیبایی برای فیلم «هامون»رسید. اما بزرگترین جایزه‌ای که گرفتم از دست یک پسر جوانی بود که چرخ انگور فروشی داشت و به پیشم آمد و گفت: من هیچ چیزی ندارم به تو بدهم به غیر از اینکه حسم را بگویم و خوشه‌ای انگور به عنوان کادو به من داد که این بزرگترین جایزه‌ای بود که درزندگی‌ام گرفتم و در واقع بهترین قاضی مردم هستند که در کوچه و خیابان نقدهای فوق العاده‌ خوبی می‌کنند. یک بار هم به عنوان چهره ماندگار در همایش چهره‌های ماندگار انتخاب شدم.

خانواده و ارتباط با هم دوره‌ها همسرم فوت کرده و تنها دخترم هم بنام نیلی در بوزای بلژیک زندگی می‌کند و استاد دانشگاه است او عاشق کارش است و تمام فکر و ذکرش نقاشی است و نقاشی‌های خوبی می‌کشد و خوشبختانه به سرزمین، فرهنگ و ادبیات مملکتش هم پایبند است. الان تنها زندگی می‌کنم و از هم دوره‌هایم هم با اسماعیل شنگله، ارتباط دارم که شخصی بسیار باسواد و انسان پاک و معتقدی است با علی نصریان و عزت الله انتظامی هم رابطه دارم.

جامانده از صحبت‌های محمد علی کشاورز □کنکور پزشکی دادم و قبول شدم ولی در سالن تشریح که رفتم دیدم به روحیات من نمی خورد و انصراف دادم. □از میان فیلمهایم کارهایی را که با علی حاتمی کرده‌ام را خیلی دوست دارم. کاری مستند بنام «نقشه و نقشه خوانی»به کارگردانی حمید تمجیدی در ۵ قسمت داشتم که آنرا بسیار دوست دارم و معتقدم تمجیدی مستندساز و تدوین گر خیلی خوبی است اما دو فیلم «راز گل سرخ»و «چهارشنبه عزیز»که با او داشتم را دوست ندارم و از کارهای بدم است.

سناریو هزاردستان را بصورت کامل دارم و می‌خواهم اگر خانواده علی حاتمی راضی باشند آنرا چاپ کنم تا مردم ببینند حاتمی در سریال نوشتن چه تکنیکی داشت. □ هیچ گاه جزو هیچ گروه و دسته سیاسی و غیرسیاسی نبودم و به نظر من هنرمند باید بیشتر به اصل خود کار فرهنگ و سرزمین خودش فکر کند . □ احمد رسول زاده که در بسیاری از کارهایم به جای من صحبت کرده صدایش بسیار شبیه من است و موقعی که با او صحبتم می‌کنم انگار با خودم صحبت می‌کنم.

من معمولا بازیگر بداخلاقی هستم و سرکار بد اخلاقی می‌کنم. □ با اکثر کارگردانهای مطرح کار کرده‌ام و از میان آنها با علی حاتمی چون هم دانشکده بودیم خیلی راحت بودم اما از همه بهتر فرخ غفاری بود که رهبری خیلی خوبی داشت ضمن آنکه بازیگر خیلی خوبی هم بود و در کمدی نظیر نداشت.

از میان فیلمهای قدیمی ام تنها «خشت و آینه» صدا سرصحنه بود و بقیه دوبله می‌شدند. □خداوند به یکسری از بندگان خاص خودش استعداد هنری می‌دهد و باید شکرگذار بود و آنرا همیشه شکوفا کرد



شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 19:0 ::  نويسنده : hosin

از کتک​خوردن عروس تا آوازخوانی

در مناطق مختلف جهان آداب و رسومی خاصی برای مراسم ازدواج خود دارند که بعضی از آنها کمی عجیب به نظر می رسند.

مردم سراسر جهان با توجه به آداب و رسوم و فرهنگهای بومی خود در مراسم ازدواج نیز رسومی خاص خود دارند.

در نیجریه داماد حق دارد عروس تا قبل از مراسم و حتی ساعاتی بعد از آن به خانه والدینش پس بفرستد.

در قبیله سوماترا اتیوپی رسمی وجود دارد که در آن دختر قبل از ازدواج یک دندان خود را می کشد و حلقه ای به لبهای خود آویزان می کند.

در جزیره جاوا بر خلاف دیگر کشورها که داماد برای هزینه های مختلف پول می دهد مردم اینجا دم موش به هم هدیه می دهند.

در آلبانی رسم عجیب و خشنی وجود دارد که عروس باید سه شبانه روز پس از ازدواج کتک های داماد را برای یادآوری وظایف خانواده تحمل کند.

اسکیموها در مراسم ازدواج گوشت شکار را نمی پزند و آن را خام می خورند.

در جزیره ای در کشور گینه نو اگر بخواهید ازدواج کنید باید با همسر آینده خود مقابل دیگر اعضای قبیله آواز بخوانید.

 



شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:19 ::  نويسنده : hosin

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

آیا میدانستید که کهکشان راه شیری تقریبا صد میلیارد ستاره دارد ؟

آیا میدانستید که
شن خیس از شن خشک سبک تر است ؟

آیا میدانستید که
بهترین زمان خواب از ساعت ۱۰ شب تا اذان صبح است ؟

آیا میدانستید که
به اعدادی که بیش از نه رقم دارند، اعداد نجومی گویند ؟

آیا میدانستید که
نور خورشید تا عمق ۴۰۰ متری آب دریا نفوذ می کند ؟

آیا میدانستید که
اگر زنی به کوررنگی مبتلا باشد، فرزندان پسر او کوررنگ می شوند ؟

آیا میدانستید که
پرواز با کایت یک ورزش حرفه ای در تایلند است ؟

آیا میدانستید که
ایران برای اولین بار در جهان از ضایعات نخل خرما چوب مصنوعی می سازد ؟

آیا میدانستید که
ایران دومین تولیدکنندهٔ انجیر جهان است ؟

آیا میدانستید که
زرافه میتواند با زبانش گوشهایش را تمیز کند ؟

آیا میدانستید که
خرس قطبی هنگامی که روی دو پا می ایستد حدود سه متر است ؟

آیا میدانستید که
بلندی شترمرغ به دو متر و نیم و وزنش به ۹۰ کیلو میرسد ؟

آیا میدانستید که
اگر تمام رگهای خونی یک انسان را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر میشود ؟

آیا میدانستید که
قلب میگوها در سر آنها قرار دارد ؟

آیا میدانستید که
کانگوروها قادرند ۳ متر به سمت بالا و ۸ متر به سمت جلو بپرند ؟

آیا میدانستید که
هر هکتار جنگل قادر است بیش از پنج تن گوگرد و غبار هوا را جذب کند ؟

آیا میدانستید که ۸۵ درصد گیاهان در اقیانوس ها رشد می کنند ؟


آیا میدانستید که آقایان بطور میانگین، روزانه ۴۰ تار مو و خانم ها ۷۰ تا موی خود را از دست می دهند ؟

آیا میدانستید که
اسبها در مقابل گاز اشک آور مصون اند ؟

آیا میدانستید که
نعناع سکسکه و تنگی نفس را شفا میدهد ؟

آیا میدانستید که
جرم زمین هشتاد و یک برابر ماه است ؟

آیا میدانستید که
نور میتواند در یک ثانیه ۷.۵ دور دور زمین بچرخد ؟

آیا میدانستید که
ماشین ظرفشویی در سال ۱۸۸۹ اختراع شد ؟

آیا میدانستید که
مرکز خورشید حدود ۱۵ میلیون درجه سانتی گراد حرارت دارد ؟

آیا میدانستید که
بعد از موز، غذای مورد علاقه گوریل های باغ وحش، کرفس است ؟

آیا میدانستید که
در هر ثانیه در امریکا بیش از ۵۵۰ هات داگ خورده میشود ؟

آیا میدانستید که
اروپا تنها قاره بدون صحرا است ؟

آیا میدانستید که
سطح ریه های شما، تقریبا به اندازه یک زمین تنیس است ؟

آیا میدانستید که
زنبور عسل می تواند نور فرابنفش را ببینید ؟

آیا میدانستید که
در هر اینچ مربع از بدن انسان به طور متوسط ​۳۲میلیون باکتری وجود دارد ؟

آیا میدانستید که
کوچک ترین استخوان بدن شما، در گوش شماست ؟

آیا میدانستید که
اکثر مردم نیمی از جوانه های چشایی خود را از دست داده اند ؟

آیا میدانستید که
این مطلب را در ایمیل های پرشین استار میخوانید ؟

آیا میدانستید که
وزن مجسمه آزادی در امریکا، بیش از ۲۲۵ تن است ؟

آیا میدانستید که
آلبرت انیشتین هرگز نمیتوانست رانندگی کند ؟

آیا میدانستید که
قدیمی ترین فسیل سوسک مربوط به ۲۸۰ میلیون سال پیش است ؟

آیا میدانستید که
شتر می تواند ۹۴ لیتر (۲۵ گالن) آب را در کمتر از ۳ دقیقه بنوشید ؟

آیا میدانستید که
اولین تاکسی سرویس در سال ۱۹۰۷ در نیویورک آغاز شد ؟

آیا میدانستید که
اولین پرش چتر نجات از هواپیما در سال ۱۹۱۸ بیش از فرانسه بود ؟

آیا میدانستید که
بدن انسان در هر ثانیه ۲،۵۰۰،۰۰۰ سلول قرمز خون تولید میکند ؟

آیا میدانستید که
یک گاو به طور متوسط روزانه ۴۰ لیوان شیر تولید میکند ؟

آیا میدانستید که
کمترین سوخت و ساز بدن در حیوانات متعلق به نهنگ است ؟

آیا میدانستید که
جعبه سیاه هواپیما، در حقیقت نارنجی رنگ است ؟

آیا میدانستید که
متوسط یک کوه یخی ۲۰،۰۰۰،۰۰۰ تن است ؟

آیا میدانستید که
132 اتاق در کاخ سفید ایالات متحده وجود دارد ؟

آیا میدانستید که
آفتاب پرست می تواند همزمان چشم خود را در دو جهت حرکت دهد ؟

آیا میدانستید که
املای کلمه "تاکسی" در زبان های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، سوئدی و پرتغالی یکیست ؟

آیا میدانستید که
تمام مارها گوشتخوار هستند ؟

آیا میدانستید که
درب بطری بازکن در سال ۱۸۹۰ اختراع شد ؟

آیا میدانستید که
زمستان ۱۹۳۲ آنقدر سرد بود که آبشار نیاگارا به طور کامل یخ زد ؟

آیا میدانستید که
نام خانوادگی گارسیا، شایع ترین نام در اسپانیا است ؟

آیا میدانستید که
بزرگترین منبع درآمد اسپانیا از صنعت گردشگری است ؟

آیا میدانستید که
طول عمر خرس های وحشی به طور متوسط ۱۷ سال است ؟

آیا میدانستید که
طول عمر متوسط سنجاب ۹ سال است ؟

آیا میدانستید که
قهوه محبوب ترین نوشیدنی در سراسر جهان با بیش از ۴۰۰ میلیارد فنجان مصرف در هر سال است ؟

آیا میدانستید که گربه ماهی بیش از 100.000 جوانه های چشایی دارد ؟


آیا میدانستید که قند و شکر تفاله باقیمانده چغندر قند و نیشکراست که مواد ارزشمند آن گرفته و به دامها داده میشود؟

آیا میدانستید که
اسید های چرب ترانس در چیپس پس از حرارت مکرر سرطان زا می‌شوند ؟

آیا میدانستید که
بیماری قند اولین عامل کوری در مردم جهان است ؟

آیا میدانستید که
هر عنکبوت تار مخصوص به خود را دارد و تارهای آنها هرگز شبیه به هم نیستند ؟

آیا میدانستید که
مار ناشنواست و به وسیله ارتعاشات دریافتی از زمین میتواند محیط اطراف خود را درک کند ؟

آیا میدانستید که نظیر اثرانگشت، اثر زبان هر شخص نیز متفاوت است ؟



صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ خودتون خوش آمدید سلام به همگی امیدوارم ازحضورگرمتون دروبلاگ لذت ببرید ومنودرارائه مطالبی زیبا وگوناگون یاری کنیدپس منتظرحضورگرم شما هستم
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دنیای فناوری و نرم افزار و.... و آدرس hosinaria65.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 7
بازدید کل : 1553
تعداد مطالب : 134
تعداد نظرات : 19
تعداد آنلاین : 1





Pichak go Up
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت




بازی آنلاین


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید