دنیای زیبای من و شما دانلود نرم افزار فیلم عکس موزیک ومطالب خواندنی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 23:26 :: نويسنده : hosin
فرزند عزيزم: یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, :: 1:25 :: نويسنده : hosin
یک راز حقیقی ... ادامه مطلب ... یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, :: 1:16 :: نويسنده : hosin
چند درس مهم برای زندگی درس و مدرسه، موضوعات از پیش انتخاب شده و مشخصی هستند که بر پایه رشد عقلانی و روانی هر گروه سنی و با دقت خاصی برگزیده شده اند، اما درس های زندگی در طول زندگی اتفاق می افتند و به دنبال تجربه های تلخ و شیرین حاصل می گردند، بنابراین سلسله مراتب ندارند و با اولویت خاصی آموخته نمی شوند. درس های زندگی حاصل برآیند تجربه های ما و اطرافیان مان است، مسلما پایانی ندارد و در هر سنی قابل یادگیری و تکرار است. در اینجا چند درس مهم اشاره شده است، شما می توانید درس هایی به آن بیفزایید: ● از کاه کوه نسازید بسیاری مواقع درگیر مسایلی می شویم که به خودی خود چندان اهمیتی ندارد، ولی به خاطر نگاه قضاوت گر و بدبین ما مساله، پیچیده می شود و سختی هایی را برای زمان حال و آینده ایجاد می کند. ● زندگی می تواند غیرقابل پیش بینی باشد آیا تاکنون این ضرب المثل را شنیده اید: «آمد به سرم از آنچه می ترسیدم» گاهی اوقات در طول زندگی خود درگیر مسایلی می شویم که هرگز انتظارشان را نداشته ایم و شاید دیگران را به خاطر آن موضوع مورد شماتت و انتقاد قرار داده باشیم. همیشه، همه چیز آن طور که در تصور ماست پیش نمی رود، پس منتظر غیرمنتظره ها باشیم. این نگاه به ما کمک می کند هنگام مواجهه با مسائل خاص دچار شوک و بهت نشویم و نیز شرایط دیگران را بیشتر درک کنیم. ● یکی از نامطلوب ترین کلمات در هر زبانی، کلمه «من» است داشتن اعتماد به نفس و رضایت از خویشتن بسیار مطلوب است، اما دائما از خود گفتن، از موفقیت های خود صحبت کردن و از خود متشکر بودن، بیشتر مشخصات یک فرد ازخودراضی است تا یک فرد با اعتماد به نفس. ● روابط انسانی از هر چیزی مهم تر است داشتن روابط سالم انسانی در زندگی هر فرد از مهم ترین امتیازات محسوب می شود. اگر فردی برای رسیدن به موفقیت و امکانات اقتصادی و موقعیتی روابط انسانی خود را فدا کند، در حقیقت این موفقیت یک موفقیت حقیقی نیست. بدون عشق و حمایت خانواده و دوستان زندگی حتی در شرایط مالی ایده آل، سرد و بی روح است. پیش از حرکت در جاده موفقیت اولویت هایمان را مشخص سازیم تا روابط را فدای موقعیت نکنیم. ● هیچ کس نمی تواند موجب شادی شما شود شاد بودن و آرامش خیال مسوولیت خود شما است نه هیچکس دیگر. هرکدام از ما بایستی بتوانیم با شناخت بهتر خویشتن، نقطه رضایت و تعادل را در خودمان پیدا کنیم. ارتباطات ما کیفیت زندگی ما را ارتقاء می بخشد و آن را غنی تر می سازد اما مستقیما موجب خوشحالی ما نمی شوند بلکه خودمان سبب ساز شادی خود هستیم. ● مراقب کلمات و رفتار خود باشید طرز تفکر، کلمات مورد استفاده و رفتار ما شخصیت ما را می آفریند. همواره فردی باشیم که به خاطر آنچه هستیم از خودمان رضایت داشته باشیم و خانواده و آشنایانمان در کنار ما احساس افتخار کنند. ● خودتان، دوستانتان و حتی دشمنانتان را ببخشید همه ما انسانیم، بنابراین گاهی بیراهه می رویم یا اشتباه می کنیم. چنانچه این اشتباه تکرار نشد و احساس پشیمانی به همراه داشت قابل بخشیدن است. درگیر شدن دائم با خطاهای خودمان و دیگران زندگی را بسیار سخت می سازد. ● خنده بر هر دردی دواست هر روز خود را به شکلی برنامه ریزی کنید که برای شادبودن و پرداختن به طنز جایی وجود داشته باشد. ● نیروی پشتکار را جدی بگیرید هیچ وقت تسلیم نشوید، همیشه هدف ها و رویاهایتان را زنده نگه دارید. حفظ انگیزه و استمرار در انجام کارها یکی از شروط موفقیت است. پشتکار در نهایت شما را به همه چیز می رساند. ● استفاده طولانی از تلویزیون، کامپیوتر و فضاهای مجازی موجب فرسودگی و آسیب روانی می شود بخش قابل توجهی از زندگی انسان امروز صرف تماشای تلویزیون و ارتباط با اینترنت می شود. این سبک زندگی اگرچه دستاوردهای مثبتی نیز دارد ولی درصورت استفاده نامناسب مضرات خاص خود را دارد. متاسفانه این روزها، مطالعه کتاب، استفاده از منابع مطالعاتی صحیح و ورزش کردن کمی رنگ باخته است. بیایید دوباره اولویت هایمان را تعریف کنیم. ادامه مطلب ... یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : hosin
چنـد عادت بد موقـع استفـاده از تـلفن همـراه
یک شنبه 21 خرداد 1391برچسب:, :: 1:51 :: نويسنده : hosin
آشنایی با کلاهبرداری های شایع در اینترنت
- آشنایی با کلاهبرداری شایع در اینترنت به نام (Phishing)
ادامه مطلب ... دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:, :: 1:39 :: نويسنده : hosin
7 جمله ممنـوعه در زنـدگی زناشـویی
ادامه مطلب ... یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, :: 1:48 :: نويسنده : hosin
نقـاشی های رومـانتـیـک و شگفـت انگیـز اثـر ژوزفیـن ژوزفین وال (Josephine Wall) متولد 1947 انگلستان، از هنرمندان پرشور نقاشی های رومانتیک است. ژوزفین از دوران کودکی علاقه وافری به نور و رنگ و داستان های بصری داشت. او هنگامیکه تنها چهار ساله بود سعی داشت زیبایی های دنیای خیالی اش را با رنگ و روغن ترسیم کند. به همین دلیل موجب شد تا طیف گسترده ای از طرفداران این سبک نقاشی را بخود جذب کند. نقاشی های او عمدتا فانتزی، تحت تاثیر و الهام گرفته از استعدادهای عرفانی و ایده های تخیلی است بطوریکه ژوزفین را در شمار هنرمندان مشهور اروپایی و غربی قرار داده است.
ادامه مطلب ... دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:15 :: نويسنده : hosin
هیچكس فكر نمیكرد پس از ثبت مهریه در قانون حمورابی در حدود 3700 سال پیش، پسر رعنایی سراز پانشناخته 24 كیلو شمش طلا و 1364 سكه طلای بهار آزادی مهر معشوق خود كند به امید روزهای طلایی. قانون حمورابی برای نخستین بار، مهریه را به صورت رسمی همراه با ضمانت اجرایی ثبت كرد.
مهريه عروسهای قدیمی چه بود؟
البته از میزان و نوع مهریه در دیگر دورههای تاریخی همچون عصر كشاورزی، آهن و آتش و...، اطلاعی در دست نیست! آیا داس و محصول زراعی را مهر زنان خود میكردند و آیا مهریه شدن دایناسورها دلیلی بر انقراض آنها بوده است! پاسخش بماند تا كشف دادههای جدید... اما مهر یا همان مهریه به مالی گفته میشود كه هنگام عقد نكاح، مرد باید آن را به همسرش بپردازد. مهر لازمه نكاح است و دارای الزام قانونی سخت و سفت است. میزانش به صورت توافقی است گاه جنگ سختی در میگیرد در این میان و عقد ناخوانده را باطل میكند.
ادامه مطلب ... دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:12 :: نويسنده : hosin
شعر کودکانه برای روز پدر ادامه مطلب ... دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:9 :: نويسنده : hosin
ادامه مطلب ... دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:, :: 1:8 :: نويسنده : hosin
سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:15 :: نويسنده : hosin
متن زیرتقریبا سرگذشت اکثر کسانیست که قدر عزیزترین چیز زندگیشون را نمیدونند و شاید سرگذشت تک تک ماهاست:
وقتی که 7 ساله بودی، اون، برات وسائل بازی خرید تو هم، با پرت کردن توپ به پنجره همسایه کناری، ازش تشکر کردی
سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:54 :: نويسنده : hosin
اثر گرانسنگ حکیم فردوسی بانام «شاهنامه» سروده ای است که هویت دینی و میهنی ایرانیان در آن ریشه دارد. این اثر ماندگار ادبیات ایران و جهان، بازتاب دهنده آیین ها و زبان ماندگار و شیرین پارسی است. آفریننده شاهنامه با آگاهی و تسلط کامل بر فرهنگ و تمدن و باورهای ایران کهن و دوره اسلامی و با نگاهی ژرف و بلند و بیانی شیوا و قابل فهم، تاریخ ایران را به زبان شعر گفته است. نظم شاهنامه در سال ۳۹۴ هجری آغاز شد. سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:44 :: نويسنده : hosin
نام همایون شجریان خیلی زود در بازار موسیقی پیچید. شاید یكی از دلایلش داشتن همان فامیل شجریان بهدنبال اسمش بود و دلیل دیگرش هم میتوانست یك عمر بهرهمندی از آموزههای استادی مثل محمدرضا شجریان باشد. اما هرچه بود، همایون خیلی زود خودش را به جامعه موسیقی معرفی كرد و خیلی زود هم كارهای مستقلش به خانه مردم آمد. چه موسیقی سنتی را دوست داشته باشیم و چه نه، باید بپذیریم كه او یك الگوی موفق در میان همنسلانش در حوزه موسیقی است و به همین بهانه سراغ مصاحبههای جدید و قدیمی او رفتیم، تا از رازهای موفقیتش بیشتر بدانیم.
به موقع مستقل شدن
همیشه یادگرفتن از پیشكسوتها
آرزوها كجای زندگیاند؟
قدر مردم را دانستن
توجه به سادهترین جزئیات
قدر موقعیتها را دانستن
آموختن، آموختن، آموختن...
سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:42 :: نويسنده : hosin
سه شنبه 26 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:35 :: نويسنده : hosin
برای تازه عروس ها این که همسرشان روز به روز عاشق تر شود، موضوع بی اهمیتی نیست. آن ها دوست دارند با تک تک حرف ها و رفتارهای شان یک قدم به همسرشان نزدیک تر شوند اما همیشه ماجرا این طور پیش نمی رود. گاهی هر قدم رو به جلوی زن، مرد را ده ها قدم به عقب می راند. برای زنی که فکر می کند، حساب همه چیز را کرده و تمام تلاشش را خرج کرده کنار آمدن با این موضوع، آسان نیست. اگر شما چنین احساساتی را تجربه کرده اید، باید بار دیگر گذشته تان را مرور کنید تا بدانید چرا در چشم همسرتان یک زن ایده آل جلوه نکرده اید؟ یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:10 :: نويسنده : hosin
ادامه مطلب ... یک شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:7 :: نويسنده : hosin
سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:54 :: نويسنده : hosin
این 10 میوه را در اولویت مصرف قرار دهید
پرتقال یكی از قدیمیترین میوههائی است كه بشر از آن استفاده میكرده است و در حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح كنفوسیوس از آن نام برده است. در حال حاضر بیشتر از ۲۰۰ نوع پرتقال در آمریكا كشت میشود و آمریكا نصف كل محصول پرتقال دنیا را تولید میكند. پرتقال اولیه، كوچك، تلخ و پر از هسته بوده است كه در اثر تربیت مهندسی ژنتیكی و همچنین انتخاب نوع بهتر و كود كافی درشت تر و شیرین تر شده است. پرتقال یك میوه اسیدی است و بنابراین سم زداست. كلسیم پرتقال بسیار بهتر از كلسیم شیر جذب می شود. یك لیوان شیر 291 میلی گرم كلسیم دارد كه 93 میلی گرم یعنی 31 درصد آن جذب می شود در حالیکه یك لیوان آب پرتقال 350 میلی گرم كلسیم دارد كه 130 میلی گرم یعنی 37 در صد آن جذب می شود. پرتقال در حدود دو سوم نیاز روزانه ما، یعنی 50 میلی گرم ویتامین C دارد. یك ضرب المثل قدیمی می گوید: "با خوردن روزانه 1 عدد سیب هرگز نیازی به پزشك ندارید." سیب سرشار از پكتین است كه كلسترول خون (LDL) را پایین می آورد. خوردن روزانه 2 عدد سیب، كلسترول خون را بیش از 16 درصد كاهش می دهد. سیب با داشتن فیبر زیاد به افراد دیابتی كمك می كند تا قند خون خود را تنظیم كنند همچنین سیب از افزایش یا افت ناگهانی قند خون جلوگیری می كند. ویتامین C موجود در سیب به نوع سیب بستگی دارد. اكثر آنها مقادیر فراوانی ویتامین C دارند. موز معروفترین میوه گرمسیری است كه معمولاً نرسیده چیده می شود و تا رسیدن به مقصد می رسد. برای تسریع رسیدگی آن از گاز اتیلن استفاده می شود. تنها میوه ای است كه برای بعضی افراد، چاق كننده است زیرا مقادیر فراوانی نشاسته دارد. روزی یك عدد موز مصرف كنید. زیرا حاوی مواد مغذی مورد نیاز بدن است. موز محتوی 8 آمینو اسید ضروری برای بدن است كه بدن نمی تواند آنها را بسازد. موز منبع غنی فیبر، پتاسیم و ویتامین C است که نقش کلیدی در سلامت قلب و عملکرد عضلات دارد. موز رسیده حركت روده را تنظیم می كند و برخلاف تصور عموم یبوست ایجاد نمی کند. شاید افرادی كه موز نرسیده مصرف می كنند، دچار یبوست بشوند. تمشك میوه ای شبیه شاه توت و توت فرنگی است و به رنگ زرد یا سرخ مایل به سیاه یافت می شود. میوه تمشك ترش مزه بوده و به صورت خام یا پخته، شربت، كمپوت و ... خورده می شود. بوته تمشك در مناطق گرم و مرطوب، در جنگل ها و صحراها می روید و گاهی آن را می كارند. گل های تمشك به رنگ های سفید، صورتی یا به صورت خوشه در ماه های مرداد پدیدار می شود و تا مهر دوام می آورد. قسمت های مورد استفاده بوته تمشك عبارت از میوه ، برگ، تخم، دانه و گل می باشد. این میوه نه فقط به خاطر طعم مطبوع بلكه به خاطر ظاهر زیبایش مورد توجه همگان است. شكفتن شكوفه های گیلاس یكی از زیباترین مناظر طبیعت است. مطالعات نشان می دهد كه رنگدانه موجود در گیلاس به رفع مشكلات و دردهای عروقی كمك می كند. این رنگدانه ها محتوی آنتوسیانین هستند. آزمایشات نشان داده است كه آنتوسیانین موجود در گیلاسهای ترش 10 برابر خاصیت ضد التهاب آسپرین عمل می كنند. البته این ماده مثل آسپرین، معده را تحریك نمی كند. گیلاس خاصیت سم زدایی نیز دارد. زغال اخته بیشتر از آنکه میوهای مرسوم باشد، میوه نوبرانه و هوسانه است که در اواخر تابستان در مغازهها دیده میشود. زغال اخته اغلب به فرم تودهای در جنگلها و مردابها و نقاط مرتفع تا کم ارتفاع رشد میکند. محل عمده پرورش زغال اخته در ایران، استان قزوین و در مناطق شمالی این استان در بخشهای رودبار و رودبار الموت است. درخت زغال اخته از نیمههای اسفند شکوفه میدهد و قریب 2 ماه دارای شکوفه است. این میوه دارای رنگی قرمز و بسیار ترش است. هنگامی که کاملا میرسد به رنگ سیاه و شیرین تبدیل میشود و کاربرد آن در صنایع غذایی و شکلات سازی، لواشک و... است. انبه محتوی مواد مغذی و تقویت كننده روده است. هضم آن، بسیار آسان است. اگر مشكل معده یا سوء هاضمه دارید، انبه مصرف كنید كه محتوی مقادیر زیادی ویتامین C و كلسیم است. در هند برای جلوگیری از خونریزی، تقویت قلب و مغز مصرف می شود. به علت فراوانی آهن، نقش سازندگی خون دارد. توصیه می شود افرادی كه از كم خونی رنج می برند، انبه مصرف كنند. برای خانمها در طول دوران بارداری مفید است. انبه حاوی ویتامین های مختلفی است. ویتامین A یا بتاكاروتن محافظ پوست و مخاط بویایی است، چشم را تقویت و سوخت و ساز را تنظیم می كند. انبه یكی از غنی ترین منابع بتاكاروتن است. بتاكاروتن، آنتی اكسیدان بسیار قوی است كه ضد رادیكال های آزاد عمل می كند. طبق آخرین تجزیه علمى كه از توت فرنگى كرده اند معلوم شده است كه توت فرنگى دارای مقدار قابل توجهی پروتئین، چربى، سلولز و مواد روغنى، آهك و آهن و املاح حل شدنى می باشد. بین املاح معدنى موجود در توت فرنگی باید از كلسیم، فسفر، سدیم ، منیزیم ، سیلیس ، آهن ، گوگرد، بروم و ید نام ببریم. توت فرنگى داراى ویتامین هاى B و C و K مى باشد. حتی مقدار ویتامین C توت فرنگى زیادتر از مقدار ویتامین C لیموى ترش است. آنچه توت فرنگى دارد به این میوه خاصیت تقویت كننده و مغذى و تصفیه كننده خون و ادرارآور و ترمیم كننده املاح معدنى بدن و قلیا كننده خون داده است. انواع و اقسام انگور در فصل تابستان و پاییز در دسترس عموم مردم قرار دارد. این میوه یکی از منحصر به فردترین میوههایی است که در رنگهای گوناگون و سایزهای مختلف در بازار وجود دارد. انگور یک میوه بهشتی است و خواص فراوانی دارد. دانههای سبز یا قرمز یا حتی بنفش انگور خاصیتهای جادویی دارند و در درمان بسیاری از بیماریها تاثیرگذارند. به گفته پزشکان، انگور سربازی است که به جنگ بیماری های قلبی میرود و ضمن افزایش انعطاف و سلامت ماهیچههای قلب، به کاهش کلسترول و فشار خون کمک میکند. این میوه در مورد حفظ سلامتی قلب زنان بهتر از مردان عمل می کند و به همین دلیل مصرف آن به طور ویژه برای خانم ها توصیه میشود. لیمو ترش محصولی معجزه گر در نابودی سلولهای سرطانی است و 10000 بار قویتر از شیمی درمانی عمل میکند. بسیاری از مردم در اثر سرطان میمیرند در حالیکه این راز همچنان حفظ میشود تا منافع شرکتهای داروسازی به خطر نیفتد. لیمو ترش را میتوان به صورتهای متفاوت مصرف نمود، قسمت گوشتی آن را خورد یا آب آن را مصرف نمود. به صورت شربت و یا صور دیگر، جالب ترین خاصیت آن اثرش بر روی کیست ها و تومورهاست. در مورد این گیاه ثابت شده است که درمان همه انواع سرطان است. همچنین بعنوان یک ضد قارچ و عفونت و کرمها محسوب میشود. فشار خون بالا را تنظیم میکند و و ضد افسردگی است و با استرس و اختلالات عصبی مبارزه میکند. لیمو ترش سلول های سرطانی را در 12 نوع سرطان از جمله سرطان روده، سینه، پروستات، ریه و پانکراس نابود میکند. و جالب تر از همه اینکه این نوع درمان با عصاره لیمو نه تنها سلولهای سرطانی را نابود میکند بلکه سلولهای سالم را نیز آلوده نمی نماید. ادامه مطلب ... سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 13:44 :: نويسنده : hosin
یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:32 :: نويسنده : hosin
آمارها نشان داده که ذهن انسان در زمان های کوتاه و مکرر بسیار متمرکزتر از زمان های طولانی عمل می کند. بنابراین حتی اگر فقط ده دقیقه برای درس خواندن فرصت دارید، آن را به فواصل زمانی کوتاهتر تقسیم کنید. همچنین بهتر است پس از هر ده دقیقه درس خواندن به خودتان استراحت بدهید. از آنجا که مغز انسان به منظور ساخت پروتئین و تجدید نیرو به زمان نیازمند است، این روش کارایی بسیاری دارد. زمان استراحت به مغز فرصت جذب آموخته ها را می دهد، در مقابل درس خواندن برای مدت زمان طولانی نه تنها کسالت آور است بلکه باعث خستگی، ایجاد استرس و گیج شدن می شود، در نتیجه قدرت یادگیری را کاهش می دهد. یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:27 :: نويسنده : hosin
غذاهای سالم یعنی غذاهای کم چرب یک شنبه 3 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:12 :: نويسنده : hosin
محمد علی کشاورز به روایت محمدعلی کشاورز مصاحبه با پیشکسوت سینما به مناسبت تولد ۸۲ سالگیش
۲۶ فروردین ماه، محمد علی کشاورز بازیگر پیشکسوت سینمای ایران ۸۲ ساله شد. این بازیگر بعد از سالها کم کاری در فیلم «فرزند صبح» مقابل دوربین رفت و ایفاگر نقش کوتاهی بود که تا به امروز آخرین فعالیت بازیگریاش محسوب میشود. محمدعلی کشاورز در معدود گفتوگوهای تفصیلی که داشته است در سال ۸۶ پاسخگوی سوالات شد و دربارهی نزدیک به ۶۰ سال حضورش در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون سخن گفت که در آستانه سالروز تولد این بازیگر به بازخوانی بخشهایی از آن میپردازیم. دوران کودکی تئاترهایی هم به زبان ارمنی اجرا میشد که از همان زمان برایم بسیار اثرگذار بود. حتی برای اولینبار سالن تئاتر به صورت «جعبه ایتالیایی» در جلفای اصفهان ساخته شد که هنوز هم وجود دارد. ادیان مختلف بدون آنکه برخورد قومی با هم داشته باشند زندگی میکردند و تئاتر میگذاشتند. من به کودکستان مریم میرفتم و مدیر آنجا فردی بود به نام «گراویدار» که زبان ایتالیایی و فرانسه را خیلی خوب میدانست و به ادبیات فارسی هم بسیار مسلط بود و راجعبه اشعار سعدی، حافظ، فردوسی، مولوی و شعرای اصفهان بحث میکرد این گفتگوها و بحثهای فرهنگی که میشد روی ما بسیار تاثیر میگذاشت به خصوص اینکه در دوران کودکی و نوجوانی بودیم و این مسائل برایمان تازگی داشت. من بسیار تحت تاثیر فضای بسیار زیبا و قشنگ اصفهان بودم. به خصوص کاشیکاریهای مساجد که هنوز هم بعد از گذشت صدها سال پا برجاست و کسی نتوانسته مثل آنها کار کند. آن زمان نه تلویزیون بود و نه رادیو و ما به تماشای نمایشنامههایی که در قهوهخانهها برای تفریح وسرگرمی مردم اجرا میشد مینشستیم. حدود ۱۲ سال داشتم که کمکم سینما هم آمد ،در آن روزگار پدیده جدیدی محسوب میشد. اکثر معلمهای ما از تهران فارغالتحصیل شده بودند و آنها مسائل جدیدی را به ما میگفتند و یواش یواش ما را به تئاتر و سینما علاقمند کردند. خانوادهام هم هیچ مخالفتی برای وارد شدنم به کارهای هنری نداشتند. در مدرسه تئاترهایی را کار میکردم که بیشتر مسائل وطنپرستی در آنها مطرح میشد و به موضوعاتی همچون علم بهتر است یا ثروت میپرداختیم. ورود به هنرستان هنرپیشگی همزمان با تحصیل در هنرستان هنرپیشگی نوشین و دار و دستهاش بعد از سال ۳۲ به خاطر مسائل سیاسی کنار رفته بودند و تئاترهایی مثل دهقان و جامعه باربد وجود داشت که ما به تماشای نمایشهایی که در آنجاها اجرا میشد، میرفتیم و کارهای کوچکی هم در هنرستان انجام میدادیم و بعد از فارغالتحصیلی جذب کار شدیم. اجرای نمایشهای تک پردهای در تلویزیون یواش یواش مجذوب نمایشهای ما ـ که توسط گروهی از جوانان تحصیل کرده تئاتر که به صورت تک پردهای در تلویزیون اجرا میشد ـ شدند که اثر مستقیمی در کوتاهترین زمان میگذاشت، آن زمان سینما هم فعال شده بود و عدهای هم در آن حوزه مشغول بودند و بیشتر فیلمهای تجاری و سطح پایین ساخته میشد اما ما به خاطر اینکه اعتقادی به آنهایی که سناریو مینوشتند و فیلم میساختند نداشتیم علیرغم درخواستهایی که میشد در فیلمها شرکت نمیکردیم و رسالتی برای کار تئاترمان داشتیم. تاسیس تئاتر سنگلج اجرای آنها با استقبال زیاد مردم همراه میشد، به طوریکه بلیطها از یک ماه قبل رزرو و از قشرهای مختلف برای تماشا میآمدند. از جمله نمایشهایی که در آنجا اجرا کردیم میتوان به «پستخانه»، «اشباح»، «افول»، «عروسی باقرخان»، «حکومت زمان خان»، «بختک»، «دشمنان»، «دوزخ»، «سیاوش برباد»، «سیاه زنگی دایره زنگی و مرد فرنگی»، «چند لحظه تا مرگ»و «مترسک شب»اشاره کرد. در تئاتر سنگلج فقط باید نمایشنامههای ایرانی کار میشد. در آن زمان اداره هنرهای درماتیک رییسی داشت به نام دکتر فروغ که آنرا تاسیس کرده بود و بسیار به رفتار و اخلاق هنرمندان حساس بود و هر کسی که جزو اداره تئاتر میشد، حتما باید از خصوصیات اخلاقی و سواد کافی بهره میبرد. تاسیس دانشکده هنرهای دراماتیک ورود به سینما آن زمان دیگر در تلویزیون و تئاتر بازیگر مطرح و چهره شناخته شدهای بودم و مردم من را میشناختند ضمن اینکه همزمان در تئاتر هم حضور داشتم. بعد از «شب قوزی» در«خشت و آینه»به کارگردانی ابراهیم گلستان بازی کردم که تعدادی از بچههای اداره تئاتر و افراد دیگری مثل فنیزاده، مشایخی، فرید و هاشمی با من همبازی بودند. گلستان از آدمهای باشعور وداستاننویسان و کارگردانان خوبی بود و مستندهای خیلی خوبی هم میساخت که همکاری با او تجربه خیلی خوبی برایام بود. «آقای هالو» وهمکاری با مهرجویی آن زمان بازی در «قیصر» هم به کارگردانی مسعود کیمیایی به من پیشنهاد شد که نقش «فرمان» را ایفا کنم. اما با وسواس خاصی که داشتم و دارم دوست نداشتم در آن فیلم باشم و در واقع گروه خونیام به آنها نمیخورد و معتقد به آن کارها و آن نوع سینما نبودم و از بچههای تئاتر تنها مشایخی در آن فیلم بازی کرد. کارگردانهای فرهیختهای بودند که اجازه داشتیم با آنها کار کنیم و حق شرکت در کارهای تجارتی را نداشتیم خود بچهها هم آنقدر شعور و سواد داشتند که خودشان هم در چنین فیلمهایی بازی نمیکردند. «رگبار» و «صادق کرده» «رگبار»را با بهرام بیضایی کار کردم که در سال ۵۱ ساخته شد. بیضایی از نمایشنامه نویسان خوب تئاتر بود که از این طریق با هم آشنا بودیم. همین الان هم از پژوهشگران خوب سینماو تئاتر است. در«رگبار»که اولین فیلم بیضایی بود فنی زاده، معصومی، فرید و لایق بازی داشتند. «صادق کرده»هم اولین ساخته تقوایی بود که در همان سال ساخته شد. بعد ها هم این همکاری در «دایی جان ناپلئون» تکرار شد و آن زمان دوران اوج شکوفایی تقوایی بود. در «صادق کرده»سعید راد، خوروش، احمدی، داورفر و انتظامی بازی میکردند که تعدادی از بچههای اداره تئاتر بودیم و بعدها فخری خوروش هم به اداره تئاتر آمد. «کاروانها» وهمکاری با آنتونی کوئین کار من بیشتر با آنتونی کوئین بود او نقاش خیلی خوبی بود و شطرنج را هم فوق العاده بازی میکرد. موزیک را خیلی خوب میدانست و بسیار خوب میخواند و در مجموع آدم باشعور و باسوادی بود گفتگوهایی که با هم میکردیم برایم جالب بود که میگفت آرزو دارم یک بار روی صحنه تئاتر بروم و وقتی فهمید من هنرپیشه تئاتر هستم گلایه کرد که چرا زودتر نگفتهام. ما خیلی با هم رفیق شدیم و بحث و گفتگوهای زیادی با هم میکردیم، حتی یک بار یکی از فیلمهایش در اصفهان اکران میشد و با هم به تماشای آن رفتیم و اینکه میدید صدایش به فارسی دوبله شده است برایش جالب بود و با شوخی میگفت؛ کی فارس صحبت کردم که خودم خبر ندارم؟!. «کاروانها» در ایران اکران نشد اما در آمریکا و سایر کشورها نمایش گستردهای داشت، من در طول حضورم در این فیلم دیدم که چقدر اینها به کارشان مسلط هستند، حتی در صحنهای که هلی کوپتر میآمد جوری صدابرداری میکردند که فقط صدای بازیگر گرفته شود. حتی در صحنهای مقابل آنتونی کوئین بازی داشتم که یک مرتبه مدیر فیلمبرداری کات داد و وقتی علت را پرسیدم گفت: باد ملایمی آمد که روی نور اثر میگذارد و آنرا خراب میکند. دیدم چقدر در کارشان دقت دارند و آنرا عاشقانه دوست دارند، حتی در سر یکی از صحنهها اختلافی میان آنتونی کوئین و کارگردان بوجود آمد و مجبور کردند فیلمنامهنویس اصلی از انگلستان بیاید و صحنهها را عوض کند و در واقع همه چیز با دلیل و منطق بود و بسیار به کارشان احترام میگذاشتند، مسائلی که در سینمای آن زمان ایران اصلا مطرح نبود. «کاروانها» آخرین فیلمی بود که قبل از انقلاب بازی کردم. من در فیلم «صحرای تاتارها» هم که محصول مشترکی با ایران بود نیز بازی کرده بودم. در واقع آقایی فرانسوی مصاحبهای با من راجع به تئاتر داشت و بعد من را به کارگردان این فیلم معرفی کرده بود. در «صحرای تاتارها» با ماکس ماکسیدوف که یکی از بازیگران توانای جهان بود، هم بازی بودم که آدم بسیار باشعور و بامعلومات بود و حتی ادبیات ایران را خوانده بود و تاریخ ایران را خیلی خوب میدانست، بخصوص معماری ایران را، از او هم چیزهای زیادی یاد گرفتم «صحرای تاتارها»در ایران اکران شد. فعالیت در بعد از انقلاب اسلامی «هزار دستان» و اولین همکاری با علی حاتمی سر «هزار دستان»به من گفت: حالا دیگر باید با من کار کنی. او فیلنامهاش را به کسی نمیداد البته اینکه میگویند چیزی آماده نداشت اشتباه است، علی همه چیزش آماده بود منتهی دست کسی نمیداد و فقط به تعداد معدودی که با آنها آشنا بود میداد. «هزار دستان» را من، مشایخی و انتظامی خواندیم ولی به خیلی از بازیگران نداد. حتی اینکه میگویند سرکار میآمد و مینوشت اصلا درست نیست، تمام این چیزها را علی قبلا نوشته بود منتهی وقتی سر صحنه میامد آنها را به کسانی که باید بازی میکردند میداد. وقتی نقش «شعبان بی مخ» را به من پیشنهاد کرد گفتم:اجازه بده روی نقش مطالعه کنم و ببینم دوستش دارم یا نه، دیدم با این کار میشود یک تجربه کار هنرپیشگی کرد. با جاهلهای قدیمی و لوطیهای محلههای مختلف صحبت کردم تا به نقش نزدیک شوم. نزدیک به ۵ بار هم گریمم عوض شد که هر بار ۴ ساعت طول میکشید من و انتظامی سنگین ترین گریم را داشتیم. به هر حال شروع به کار کردیم.شعبان بی مخ نقشی بود که دوست داشتم و خوشبختانه از نظر مردم هم موفق بود. علی هم دقت زیادی روی کار داشت و حتی به جزئیات میرسید. «هزار دستان»واقعهای تاریخی به روایت علی حاتمی بود. او به همراه فرخ غفاری از پایه گذاران سینمای ملی بودند علی مطالعه زیادی داشت و مردم را خوب میشناخت و نقشش را به کسی میداد که بتواند آنرا حس کند و حتی وسایلی که در صحنه انتخاب میکرد، حتما باید اصل میبود و آنها را از موزهها به امانت میگرفت که هنرپیشه با دیدن این اجسام قدیمی یک حس جدیدی را تجربه کند. بازیگرانش همه برایش مهم بودند چه آنکه نقشی بلند داشت و چه آنکه نقشش کوتاه بود. در فیلم «کمال الملک» هم همکاریام با علی ادامه پیدا کرد که نقش «اتابک اعظم» را بازی میکردم و برای این فیلم هم تحقیقات و مطالعات زیادی را انجام دادم. بازی در دو فیلم کمدی «کفشهای میرزا نوروز»و «مردی که موش شد» متاسفانه ما هنوز معنی طنز و کمدی را نمیدانیم و فیلمهایی که با این عنوان ساخته میشود بیشترلودگی است. فیلم سازان ما باید ژانرهای مختلف کمدی را بشناسند و بدانند که کمدی انواع و اقسام مختلف دارد که در ایران درست به آن پرداخته نمیشود. ما در این حوزه هنوز بازیگری مثل رضا ارحام صدر نداریم، این بازیگر طنز را بلد بود و مسائل اجتماعی را فی البداهه در این قالب مطرح میکرد. و بسیار هم تاثیرگذار بود که تاکنون نظیرش بوجود نیامده است. من سر «جعفرخان از فرنگ برگشته» کار نیمه تمام علی حاتمی با این بازیگر همکاری داشتم که متاسفانه ۲۰ دقیقه آخر فیلم کارگردان عوض شد و من گفتم کارگردانم علی است و کار نمیکنم اما بچههای دیگر همکاری کردند و در نهایت هم فیلم بدی شد. به نظر من آدم باید برای حرفه و همکارش ارزش قائل شود و کارگردان یک فیلم فقط با درگذشت طرف عوض شود که این یک لوطی گری حرفهای است. «مادر» و «دلشدگان» سر فیلم «مادر»هم گفتگوهای زیادی را با علی داشتیم و او تمام لحظات را چک میکرد، سناریو قوی و زبان شعر گونهای که در دیالوگها وجود داشت باعث ماندگاری این فیلم شد. یکی از بدترین خاطراتم سر این فیلم فوت «شیرعلی قصاب»هنگام بازی بود که سنگ کوب کرد و مرد و قسمتهای دیگری که بازی داشت عوض شد. ما در «دائی جان ناپلئون» هم با هم بودیم و حتی اولین باری که دیدمش بلند شدم و به او سلام کردم حتی در آن کار صحنهای بود که باید برای «دایی جان»چایی میآورد و مطلبی را میگفت که دیالوگش را نمیتوانست حفظ کند به او گفتم هر چه میتوانی بگو، دوبلور درست میکند گفت: فقط فحش میتوانم بدهم. گفتم: عیبی ندارد بگو. که آن صحنه را گرفتند و من به سرعت فرار کردم و بعد فهمیدم غلامحسین نقشینه ناراحت شده است. شیرعلی قصاب همیشه از اینکه قدش بلند بود خجالت میکشید. «دلشدگان»آخرین همکاری من با حاتمی بود که صحنههایی را هم در مجارستان گرفتیم این فیلم هم گفتاری بسیار زیبا داشت. به علی گفتم تهیه کننده کار خودت نباش، وقتی تو تهیه کننده باشی فکرت دو جاست ولی گوش نکرد. من در فیلمهای بعد از انقلاب حاتمی، فقط در «حاجی واشنگتن» نبودم که نسبت به کارهای دیگرش فیلم زیاد خوبی هم نبود. حتی برای آخرین کارش «جهان پهلوان» قرار داد بستم و قرار بود نقش مربی تختی را بازی کنم و تحقیقات زیادی هم انجام دادم، سر آن کار هم به علی اصرار کردم تختی را نساز تا همان اسطورهای که هست بماند، چون همه مسائل تختی را نمیتوان مطرح کرد. همکاری با عباس کیارستمی من «در زیر درختان زیتون»به عنوان یک هنرپیشه حرفهای کار نکردم، عباس هم از من همین را میخواست. او از تواناترین کارگردانهاست و دقیقا میداند که چه میخواهد قبل از اینکه کاری را شروع کند لوکیشنها را انتخاب میکند و براساس آن سناریو مینویسد و دقیقا میداند کجا فیلمبرداری کند و رهبری فوق العاده خوبی در کار دارد. «خسوف» و زندهیاد رسول ملاقلی پور سایر فیلمها «پول خارجی»هم از فیلمهایی بود که توسط رخشان بنی اعتماد ساخته شد. این فیلم سناریو خوبی داشت و کار خوبی هم شد، اما نمیدانم چرا از نظر تماشاگر موفق نبود. با فریال بهزاد هم در فیلم «روزی که خواستگار»آمد همکاری داشتم که این فیلم هم فیلمنامه خوبی داشت که کوتاه شد و در بعضی صحنهها هم به خاطر حضور شتر نمی شد درست کار کرد. اگر دو سه بازیگر بهتر درکار بودند فیلم بهتری میشد. دوری از سینما ما هنوز ریتم را نمیشناسیم هر کارکتری برای خودش ریتمی را دارد، من را به عنوان یک حاجی بازاری انتخاب میکنند در حالیکه ریتم حرکتی و بیانیاش با من فرق میکند و باید آنقدر تلاش و کوشش کنم که آن نقشش را بشناسم و بازی کنم. راز اینکه کارگردانها و هنرپیشههای خوب دنیا جاودانه میمانند همین است. نقشی را به من پیشنهاد میکنند و توافق نمیکنم اما بعد میبینم یک آدم مثلا، لاغر به جای من بازی میکند و نمیفهمم این انتخاب برچه اساس بوده است. بعد از انقلاب کارگردانهای بسیار خوبی مثل رخشان بنی اعتماد، مجید مجیدی، ابراهیم حاتمی کیا و کمال تبریزی وارد سینما شدهاند و دهه ۶۰ تا اواسط دهه ۷۰ دورانی موفق را هم سپری کردیم. اما الان روابط جای همه چیز را گرفته و آن چیزی که داشتیم از دست دادیم. فیلمها به سمت عشقها و خندههای الکی، مبارزه با اعتیاد و اکشن رفته و غباری از تجارت روی همه فیلمهای ما سایه افکنده است. امیدوارم دوستان جوان به جای تجارت به فرهنگ و هنر فکر کنند. ما الان از نبود فیلمنامه نویس خوب رنج میبریم و هنوز تهیهکنندهای که از هنر سررشته داشته باشد، نداریم و طرف به صرف اینکه پولدار است تهیه کننده میشود و پول میگذارد تا آن را برداشت کند. فکر میکنند وقتی فیلمی زیاد فروش میکند حتما فیلم خوبی است در صورتی که اینگونه نیست و وقتی مردم از سینما بیرون می آیند اصلا به اتفاقهایی که در فیلم افتاده فکری نمیکنند. الان در باز شده و هنرپیشه را از خیابان انتخاب میکنند. بالاخره فیلتری باید باشد و هنرپیشهای که میخواهد وارد سینما شود باید از فیلتر رد شود و بازیگری که عضو سندیکا نیست، نباید اجازه کار داشته باشد که متاسفانه اینگونه نیست. کار هنر باند بازی و دسته بندی نیست. ما در حال حاضر هیچ چیزی که از حقوق هنرپیشه دفاع کند نداریم وقراردادهایی هم که بسته میشود، همه یک طرفه به نفع تهیه کننده است. متاسفانه باند تهیهکنندهها روی سینمای ایران سایه انداختهاند و صاحبان سینما هم اعمال نفوذ میکنند، خانه سینما هم تحت باند آنها قرار گرفته است مدیریت هنری ما مشکلات زیادی دارد که امیدواریم مرتفع شود. سریالها از جمله سریالهای موفقی که داشتم «پدرسالار»است که بسیار در جامعه نفوذ کرد و هنوز هم بعد از گذشت سالها از پخشش هنوز هم از آن یاد میشود و هیچ وقت هم بررسی نشد چه عاملی باعث شد تا این سریال اینقدر میان اقشار مختلف مردم نفوذ کند. حتی در تاجیکستان هم طرفداران زیادی پیدا کرده و وقتی برای هفته فرهنگی به آنجا رفته بودم مردمش من را به عنوان اسدالله خان میشناختند. «خانهای در تاریکی»، «رسم شیدایی»، «کهنه سوار» و «مزرعه آفتاب گردان»از دیگر کارهایم طی این سالها بودهاند و آخرین کارم هم سریال «سالهای برف و بنفشه»به کارگردانی سعید سلطانی است. از میان سریالهایی که بازی کردم به «هزار دستان» چون با علی بودم یک حالت نوستالژی دارم و «پدر سالار»، «سربداران»، «سلطان و شبان» که یک کار کمدی قشنگ بود را هم دوست دارم . کارهای سریالم را زیاد به خاطر نمیآورم.
تئاتر امروز متاسفانه در کشور ما کسانی که میآیند و تجربه پیدا میکنند یک مرتبه عوض میشوند . در طول این سالها دو نمایش را دیدهام که یکی بسیار بد بود و دیگری کاری از سیما تیرانداز بود که نسبتا خوب بود اگر تئاتر ما رشد نکند سینما و تلویزیون هم رشد نخواهند کرد. تئاتر باید موجودیتی هنری داشته باشد و به هیچ جناحی وابسته نباشد شهرداری هم باید کمک کند تا سالنهای خوب وجود داشته باشد و این امکان فراهم شود که بازیگر کار کند و مردم به تماشا بنشینند. جوایز خانواده و ارتباط با هم دورهها همسرم فوت کرده و تنها دخترم هم بنام نیلی در بوزای بلژیک زندگی میکند و استاد دانشگاه است او عاشق کارش است و تمام فکر و ذکرش نقاشی است و نقاشیهای خوبی میکشد و خوشبختانه به سرزمین، فرهنگ و ادبیات مملکتش هم پایبند است. الان تنها زندگی میکنم و از هم دورههایم هم با اسماعیل شنگله، ارتباط دارم که شخصی بسیار باسواد و انسان پاک و معتقدی است با علی نصریان و عزت الله انتظامی هم رابطه دارم. جامانده از صحبتهای محمد علی کشاورز □کنکور پزشکی دادم و قبول شدم ولی در سالن تشریح که رفتم دیدم به روحیات من نمی خورد و انصراف دادم. □از میان فیلمهایم کارهایی را که با علی حاتمی کردهام را خیلی دوست دارم. کاری مستند بنام «نقشه و نقشه خوانی»به کارگردانی حمید تمجیدی در ۵ قسمت داشتم که آنرا بسیار دوست دارم و معتقدم تمجیدی مستندساز و تدوین گر خیلی خوبی است اما دو فیلم «راز گل سرخ»و «چهارشنبه عزیز»که با او داشتم را دوست ندارم و از کارهای بدم است. سناریو هزاردستان را بصورت کامل دارم و میخواهم اگر خانواده علی حاتمی راضی باشند آنرا چاپ کنم تا مردم ببینند حاتمی در سریال نوشتن چه تکنیکی داشت. □ هیچ گاه جزو هیچ گروه و دسته سیاسی و غیرسیاسی نبودم و به نظر من هنرمند باید بیشتر به اصل خود کار فرهنگ و سرزمین خودش فکر کند . □ احمد رسول زاده که در بسیاری از کارهایم به جای من صحبت کرده صدایش بسیار شبیه من است و موقعی که با او صحبتم میکنم انگار با خودم صحبت میکنم. من معمولا بازیگر بداخلاقی هستم و سرکار بد اخلاقی میکنم. □ با اکثر کارگردانهای مطرح کار کردهام و از میان آنها با علی حاتمی چون هم دانشکده بودیم خیلی راحت بودم اما از همه بهتر فرخ غفاری بود که رهبری خیلی خوبی داشت ضمن آنکه بازیگر خیلی خوبی هم بود و در کمدی نظیر نداشت. از میان فیلمهای قدیمی ام تنها «خشت و آینه» صدا سرصحنه بود و بقیه دوبله میشدند. □خداوند به یکسری از بندگان خاص خودش استعداد هنری میدهد و باید شکرگذار بود و آنرا همیشه شکوفا کرد شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 19:0 :: نويسنده : hosin
از کتکخوردن عروس تا آوازخوانی در مناطق مختلف جهان آداب و رسومی خاصی برای مراسم ازدواج خود دارند که بعضی از آنها کمی عجیب به نظر می رسند. در نیجریه داماد حق دارد عروس تا قبل از مراسم و حتی ساعاتی بعد از آن به خانه والدینش پس بفرستد. در قبیله سوماترا اتیوپی رسمی وجود دارد که در آن دختر قبل از ازدواج یک دندان خود را می کشد و حلقه ای به لبهای خود آویزان می کند. در جزیره جاوا بر خلاف دیگر کشورها که داماد برای هزینه های مختلف پول می دهد مردم اینجا دم موش به هم هدیه می دهند. در آلبانی رسم عجیب و خشنی وجود دارد که عروس باید سه شبانه روز پس از ازدواج کتک های داماد را برای یادآوری وظایف خانواده تحمل کند. اسکیموها در مراسم ازدواج گوشت شکار را نمی پزند و آن را خام می خورند. در جزیره ای در کشور گینه نو اگر بخواهید ازدواج کنید باید با همسر آینده خود مقابل دیگر اعضای قبیله آواز بخوانید.
شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 18:19 :: نويسنده : hosin
آیا میدانستید که کهکشان راه شیری تقریبا صد میلیارد ستاره دارد ؟ آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|